|
Title
|
بررسي مقايسه اي زمان روايت در دو مجموعه داستان كوتاه دفاع مقدس «مرد يخي» و «لبخند پشت پنجره»
|
|
Type
|
Thesis
|
|
Keywords
|
روايت، زمان، داستان كوتاه، دفاع مقدس، شيرين اسحاقي، حسين عباس زاده
|
|
Abstract
|
زمان در روايت يكي از مباحث مهم است كه در دهه هاي اخير مورد توجه روايت شناسان مختلف قرار گرفته است. از اين ميان، نقش مهم ژرار ژنت، منتقد ساختارگراي فرانسوي، در تكوين نظريه ي زمان روايت به عنوان يكي از مؤلفه هاي مهم در پيش برد روايت داستاني، بسيار قابل توجه است. ژنت نظريه ي خود را در باب زمان روايت در سه محور مطرح كرده است: نظم ، تداوم و بسامد. حضور زمان در روايت، با حضور آن در زندگي عادي متفاوت است. زمان روايت ابعاد گسترده اي دارد و مي تواند در مسيري متفاوت از زمان واقعي جريان يابد، كندي و شتاب آن نيز با كندي و شتاب روايت در دنياي واقعي متفاوت است. از اين رو شتاب يا كندي، نظم يا بي نظمي در هر روايت، ارتباطي تنگاتنگ با فضا و مفهوم داستان دارد . در هر داستان بررسي زمان روايت و جلوه ها و ابعاد گوناكون آن مي تواند به فهم بيشتري از داستان و فضا و درونمايه هاي آن كمك كند. در اين پژوهش، چگونگي كاربرد زمان روايت با بهره گيري از آراي ژرار ژنت در دو مجموعه داستان كوتاه دفاع مقدس به نام هاي «مرد يخي» از شيرين اسحاقي و «لبخند پشت پنجره» از حسين عباس زاده مورد بررسي و تحليل قرار گرفت .
نتيجه ي اين پژوهش نشان مي دهد كه شيرين اسحاقي از تكنيك هاي زمان پريشي بيشتري نسبت به نويسنده ي ديگر در داستان هايش بهره برده است. در زمينه ي تداوم زمان روايت، هر دو نويسنده از انواع شتاب ثابت، مثبت و منفي در داستان هاي خود استفاده كرده اند اما با توجه به نتايج كلي آشكار شد كه مجموعه داستان مرد يخي داراي شتاب ثابت و مجموعه داستان لبخند پشت پنجره داراي شتاب مثبت مي باشد. انواع بسامد نيز در داستان هاي دو نويسنده به چشم مي خورد به جز بسامد مكرر كه در داستان هاي حسين عباس زاده كاربرد ندارد، ولي در نهايت وجه غالب در هر دو داستان با بسامد مفرد است.
|
|
Researchers
|
MAHNAZ SETOONE (Student) , Leila Rezaei (First primary advisor) , Naser Jaberi (Advisor)
|