Research Info

Home \بررسی رمان «گلنار و آیینه» از ...
Title بررسي رمان «گلنار و آيينه» از منظر نقد روانكاوانه
Type Article
Keywords ادبيات داستاني افغانستان، نقد روانكاوانه، ديگري، للنار و آيينه
Abstract «گلنار و آيينه» رماني از محمد اعظم رهنورد زرياب نويسنده نامدار افغانستاني است. هسته اين روايت، تحول روحي «ربابه»، دختري رقاصه و اهل كابل است كه نسب او شش نسل قبل به «گلنار»، رقصنده آييني دربار يك مهاراجه مي رسد. گلنار يك بار در اقدامي شگفت ، با تصوير خود در آيينه رقابت كرده و با پيروزي بر آن به نيرويي شگفت انگيز دست يافته است. ربابه– كه در اواخر رمان به گلنار تغيير نام مي دهد- هم بر آن است كه روزي بتواند همانند گلنار، تصويرش را در آيينه از پاي درآورد. به اين ترتيب «غير» پنداشتن تصوير درون آيينه و رقابت با او، موضوع اصلي اين رمان است كه رمزگشايي از آن مي-تواند گامي در راه كشف معناي اين اثر باشد. ژك لكان، روانكاو پسافرويدي در طراحي مراحل رشد انسان و تبديل شدن او به «سوژه»، به نقش «ديگري» يا «غير» توجه زيادي نشان داده و يكي از مراحل رشد را مرحله «آيينه» نام گذاري كرده است. او تصوير درون آيينه را نه خود انسان بلكه توهمي مي داند كه مرزهاي وجودي آدمي و حضور «ديگري» را به او مي شناساند. پژوهش حاضر با رويكرد نقد روانكاوانه، به شيوه اي توصيفي- تحليلي به بررسي رمان «گلنار و آيينه» پرداخته و ضمن رمزگشايي از معناي رقابت گلنار با «ديگري» درون آيينه، سير تحول روحي «ربابه» و تلاش او براي استحاله به گلنار را بررسي كرده است. نتيجه پژوهش نشان مي دهد كه گلنار و ربابه به دو شيوه و در دو ساحت متفاوت با «ديگري» مبارزه كرده و با شكست آن موفق به احياي هويت راستين «خود» شده اند.
Researchers Leila Rezaei (First researcher)