10 فروردین 1403
افسانه مرادي

افسانه مرادی

مرتبه علمی: استادیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه روان شناسی
تحصیلات: دکترای تخصصی / روانشناسی
تلفن: 077
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان
نقش مستقیم و غیر مستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه بر گرایش به خیانت زناشویی با میانجی گری تنظیم هیجانی و طرحواره های جنسی در زنان اقوام مختلف ایرانی
نوع پژوهش پارسا
کلیدواژه‌ها
گرایش به خیانت زناشویی، طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجان، طرحواره جنسی
پژوهشگران فرشته ترابی زیارتگاهی (دانشجو) ، شکوفه متقی (استاد راهنما) ، افسانه مرادی (استاد راهنما) ، یاسر رضاپور (استاد مشاور)

چکیده

خیانت زناشویی براساس تعریف کلی نقض رابطه دو نفره است که منجر به شکل گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با فردی خارج از این رابطه می شود. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نقش مستقیم و غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه بر گرایش به خیانت زناشویی با میانجی گری تنظیم هیجانی و طرحواره های جنسی بر زنان اقوام مختلف ایرانی است. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل فارس، ترک و کرد از شهرهای اصفهان، تبریز، میاندوآب، مهاباد و کرمانشاه تشکیل شده است که 519 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های مقیاس گرایش به خیانت زناشویی جونز، اولدبارک و فیگورودو (2011)، پرسشنامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران (1397)، پرسشنامه طرحواره جنسی سیروانوسکی و اندرسن (1994)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (1998) و همچنین پرسشنامه تنظیم هیجانی برکینگ و زنوج (2008) بهره گرفته شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد، علاوه بر طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم هیجانی با ضریب همبستگی (369/0-) و طرحواره های جنسی با ضریب همبستگی( 441/0) نیز بر گرایش به خیانت زناشویی اثر معنادار دارند (05/0>p). از میان 5 حوزه طرحواره های ناسازگار تنها حوزه انفصال و طرد و دیگر جهتمندی اثر معناداری بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. طرحواره-های جنسی 7/42% و مهارت های تنظیم هیجان 1/26-% بر گرایش به خیانت زناشویی اثر معنادار دارند (05/0>p). نتایج پژوهش حاکی از حلقه های متصل آسیب های روانشناختی است. در واقع طرحواره های ناسازگار اولیه با کمک طرحواره جنسی منفی و پشتیبانی عدم مهارت تنظیم هیجانی، بی وفایی افراد با گرایش به خیانت زناشویی را به چالش می کشد. و می توان نتیجه گرفت که همه ی متغیرهای پژوهش با گرایش به خیانت زناشویی در ارتباط هستند و اثر معناداری دارند. و می توان چنین استنباط کرد که هر چه زنان، طرحواره های ناسازگار بیشتری داشته باشند و در تنظیم هیجان نمره پایینی بگیرند و دارای طرحواره های جنسی منفی باشند مسلما بیشتر گرایش به خیانت زناشویی در آنها دیده می شود.