17 اردیبهشت 1403
احسان حيدرزاده

احسان حیدرزاده

مرتبه علمی: استادیار
نشانی: دانشکده هنر و معماری - گروه مهندسی شهرسازی
تحصیلات: دکترای تخصصی / مهندسی شهرسازی
تلفن: 077-33320196
دانشکده: دانشکده هنر و معماری

مشخصات پژوهش

عنوان تأثير كيفيت محيطي محلات شهري در حفظ سلامت روان شهروندان در دورۀ همه گيري كرونا (مطالعۀ موردي: شهر كرمانشاه)
نوع پژوهش مقالات در نشریات
کلیدواژه‌ها
روان شناسی محیطی، سلامت روان ، کووید-19 ، کیفیت محیطی ، محلۀ مسکونی
مجله مدیریت مخاطرات محیطی
شناسه DOI 10.22059/JHSCI.2022.339460.710
پژوهشگران محمدرضا حقی (نفر اول) ، احسان حیدرزاده (نفر دوم)

چکیده

در پی همه گیری بیماری کرونا از اواخر سال 2019 میلادی و در پیش گرفتن سیاست­های قرنطینۀ خانگی، کاهش حضور در مراکز پرازدحام، دورکاری مشاغل، تحصیل از درون منزل و اقدامات مشابه، نگرانی­هایی در خصوص آثار منفی این اقدامات بر سلامت روان مردم مطرح شد. پژوهش حاضر با درک این نگرانی­ها در پی تحلیل نقش کیفیت محیطی محلات شهری در حفظ سلامت روان شهروندان در دورۀ همه گیری کرونا برآمده است. روش پژوهش، تحلیلی- تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. در گام نخست برای تدوین پرسشنامه، اصلی ترین متغیرهای محیطی در مقیاس محله از مقالات معتبر استخراج شد. به منظور ارزیابی سلامت روان افراد از پرسشنامۀ استاندارد Dass-21 استفاده شد. جامعۀ آماری شامل شهروندان کرمانشاهی بود که از میان آنها 200 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامۀ کیفیت محیطی با دریافت نظر خبرگان شهرسازی و پایایی آن نیز به کمک آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در ادامه، داده های حاصل از پرسشنامه ها در نرم افزارSPSS وارد شده و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل همبستگی کانونی سنجیده شدند. یافته ها نشان می دهد که کیفیت محیطی محلات در پنج عامل «ساختار عملکردی»، «آسایش محیطی»، «کیفیت فضای شهری»، «سیمای بصری» و «منظر اجتماعی» دسته بندی می شود. خروجی تحلیل همبستگی کانونی نیز وجود رابطۀ همبستگی میان عوامل محیطی و سلامت روان را تأیید می کند. بنابر یافته ها در دورۀ همه گیری کرونا دو عامل «ساختار عملکردی» و «سیمای بصری» محلات شهری بیشترین ارتباط را با سلامت روان اهالی داشته اند. این پژوهش از آن جهت که تکرار مخاطراتی مشابه همه گیری کرونا در آینده، دور از انتظار نیست و نیز به این دلیل که در ایران پژوهش های چندانی به ویژه با ماهیت کمّی و مبتنی بر مدل های آماری معتبر صورت نپذیرفته حائز اهمیت است.