سید موسی گلستانه

زمینه: آمار رسمی طلاق به طور کامل نشان دهنده ی میزان ناکامی همسران در زندگی زناشویی نیست، زیرا شواهد حاکی از افزایش نوع دیگری از طلاق به نام طلاق عاطفی است. با وجود اهمیّت و ضرورت بررسی سازه طلاق عاطفی، اکثر تحقیقات صورت گرفته با پرسشنامه های محقق ساخته و پرسشنامه هایی انجام شده اند که برروی تعداد اندکی از افراد هنجاریابی شده اند. هدف: هدف از این مطالعه ساخت، تحلیل عاملی و هنجاریابی پرسشنامه طلاق عاطفی می باشد. روش‏شناسی: جامعه آماری این تحقیق، شامل مردان و زنان عادی و متقاضی طلاق استان بوشهر بود. حجم گروه نمونه 1312 نفر بود که 1001 نفر گروه عادی و 311 نفر گروه متقاضی طلاق بودند. برای گروه عادی در ابتدا تعداد 680 پرسشنامه توزیع گردید و 501 عدد برای تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل گردید و در مرحله دوم 620 پرسشنامه توزیع گردید و 500 عدد برای تحلیل عامل تأییدی تحلیل گردید. گروه نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل یافته ها همبستگی، تحلیل عامل و تحلیل واریانس چند متغیره است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های انریچ فورز و اولسون (1989)، میل به طلاق روزلت و همکاران (1986)، و بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) است. یافته‏ها و نتیجه گیری: نتایج به روش تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل (انتقاد و سرزنش، سکوت و جبهه گیری، عدم واکنش عاطفی، عدم آمیزش عاطفی، مشکلات قدرت و منابع، فقدان و افسردگی و سرخوردگی، زاویه سوم، محدود کردن، مشکلات جنسی) را به عنوان عوامل اصلی طلاق عاطفی شناسایی کرد. سپس بر روی تعداد دیگر تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت و نتایج حاکی از برازنده بودن مدل و تأیید 9 عامل به دست آمده بود. همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه میل به طلاق 59/0 و سطح معناداری 001/0>P و با پرسشنامه بی ثباتی ازدواج 62/0 و سطح معناداری 001/0>P بیانگر روایی همزمان بود. همچنین روایی افتراقی این پرسشنامه با پرسشنامه های انریچ فورز، اولسون و همکاران (1989) گرفته شد که حاکی از روایی مناسب آن می باشد. علاوه بر این روایی همگرا و واگرا نیز بدست آمد که تمامی آنها اعتبار آزمون را مورد تأیید قرار دادند. جهت پایایی آزمون از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج آلفای کرونباخ در عامل های 9 گانه بین 73/0 تا 89/0 بود و آلفای کرونباخ کل سؤالات 95/0 بدست آمد. با توجه به خصوصیات روانسنجی مناسب، این آزم