حمید شاهبندرزاده

هدف: چرخه کوتاه عمر محصول، الگوهای غیرقابل پیش بینی تقاضا و کاهش روزافزون زمان عرضه به بازار، باعث شده است که شرکت های تولیدی تحت فشار قرار بگیرند. به همین منظور این شرکت ها برای رویارویی با این سناریوهای پیچیده ی تولید، به پیاده سازی سیستم های تولید سلولی(CMS) روی آورده اند که باعث کاهش هزینه های تولید، افزایش انعطا ف پذیری و پاسخ سریع به تقاضای بازار می شود. این مطالعه، به طور همزمان به حل مسئله ی یک سیستم تولید سلولی پویا (DCMS) با ماشین های غیرقابل اعتماد و مسئله برنامه ریزی تولید و چیدمان بین سلولی می پردازد. تابع هدف مدل پیشنهادی به دنبال حداقل کردن هزینه های جابه جایی درون و بین سلولی، پیکربندی مجدد، خرابی ماشین آلات، تولید قطعه، نگهداری قطعه در انبار و سفارش معوق قطعه در دوره های تولیدی می باشد. روش: در ابتدا، یک مدل ریاضی برنامه ریزی غیرخطی عددصحیح مختلط برای مسئله مدنظر ارائه و سپس، خطی سازی شد و با یک مطالعه موردی در نرم افزار GAMS با سالور GUROBI مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. در ادامه، به تاثیر جابه جایی ماشین آلات بین دوره ها و تحلیل حساسیت پارامتر میانگین زمان بین دو خرابی پرداخته شد. یافته ها: انعطاف پذیری در مسیریابی، مکان یابی بهینه سلولها و گروه بندی بهینه ماشین آلات باعث کاهش هزینه های تولید شد و همچنین با جابه جایی دو ماشین m1 و m3 هزینه ی تولید به میزان 353870 تومان بهبود پیدا کرد. نتیجه گیری: پیکربندی مجدد سلول های ماشین در دوره ی جدید، باعث بهبود در هزینه ی تولید می شود و همچنین مدل، یک مدل انعطاف پذیر در مسیریابی تولید قطعه می باشد. در ادامه، تحلیل حساسیت MTBF نشان داد که تعداد خرابی ها بر عملکرد سیستم تاثیر دارد.