15 آذر 1404
ليلا رضايي

لیلا رضایی

مرتبه علمی: استادیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات فارسی
تحصیلات: دکترای تخصصی / زبان و ادبیات فارسی
تلفن: -
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان بررسي رمان «گلنار و آيينه» از منظر نقد روانكاوانه
نوع پژوهش مقالات در نشریات
کلیدواژه‌ها
ادبیات داستانی افغانستان، نقد روانکاوانه، دیگری، للنار و آیینه
مجله کاوش نامه
شناسه DOI 10.29252/kavosh.2025.22107.3618
پژوهشگران لیلا رضایی (نفر اول)

چکیده

«گلنار و آیینه» رمانی از محمد اعظم رهنورد زریاب نویسنده نامدار افغانستانی است. هسته این روایت، تحول روحی «ربابه»، دختری رقاصه و اهل کابل است که نسب او شش نسل قبل به «گلنار»، رقصنده آیینی دربار یک مهاراجه می رسد. گلنار یک بار در اقدامی شگفت ، با تصویر خود در آیینه رقابت کرده و با پیروزی بر آن به نیرویی شگفت انگیز دست یافته است. ربابه– که در اواخر رمان به گلنار تغییر نام می دهد- هم بر آن است که روزی بتواند همانند گلنار، تصویرش را در آیینه از پای درآورد. به این ترتیب «غیر» پنداشتن تصویر درون آیینه و رقابت با او، موضوع اصلی این رمان است که رمزگشایی از آن می-تواند گامی در راه کشف معنای این اثر باشد. ژک لکان، روانکاو پسافرویدی در طراحی مراحل رشد انسان و تبدیل شدن او به «سوژه»، به نقش «دیگری» یا «غیر» توجه زیادی نشان داده و یکی از مراحل رشد را مرحله «آیینه» نام گذاری کرده است. او تصویر درون آیینه را نه خود انسان بلکه توهمی می داند که مرزهای وجودی آدمی و حضور «دیگری» را به او می شناساند. پژوهش حاضر با رویکرد نقد روانکاوانه، به شیوه ای توصیفی- تحلیلی به بررسی رمان «گلنار و آیینه» پرداخته و ضمن رمزگشایی از معنای رقابت گلنار با «دیگری» درون آیینه، سیر تحول روحی «ربابه» و تلاش او برای استحاله به گلنار را بررسی کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که گلنار و ربابه به دو شیوه و در دو ساحت متفاوت با «دیگری» مبارزه کرده و با شکست آن موفق به احیای هویت راستین «خود» شده اند.