چکیده
زمینه: بیومارکرهای زیستی در پایش وضعیت سلام بوم سازمان های زیستی کاربرد زیادی دارند. صدف ها در سراسر جهان با استفاده از کاربرد چند بیومارکر برای نظارت بر آلودگی استفاده می شوند. هدف: هدف از این مطالعه پایش زیستی وضعیت سلامت ساحلی خلیج فارس با استفاده از نشانگرهای آسیب سلولی بافت شناسی و شاخص میکرونکئای در صدف صخره ای Saccustrea sp می باشد. همچنین غلظت فلزات سنگین در تمامی ایستگاه های مورد مطالعه سنجش شده و همبستگی آن ها با فاکتورهای بیومارکری مورد بررسی قرار گرفت.
روششناسی: تعداد 24 صدف از 4 ایستگاه شامل بوشهر، نایبند، دیلم و دیر در دو فصل سرد و گرم (دی ماه97 و مرداد ماه 98) به روش دستی جمع آوری شدند. بلافاصله همولنف نمونه ها به منظور انجام آزمایش نکلئای به کمک سرنگ انسولین گرفته شد. همچنین ازمایش نکلئای بر روی بافت آبشش صدف نیز جهت تکرار بیشتر انجام شد. به منظور انجام آزمایش بافت شناسی، بافت هپاتوپانکراس بلافاصله پس از انتقال به آزمایشگاه تشریح شد. . غلظت 6 فلز سنگین (Cu, As, Hg, Cr,V ,Cd) توسط دستگاه ICP-MS با مشخصات مدل HP-4500 (ساخت آمریکا)، مجهز به اتوسمپلر Asx-520 در 4 ایستگاه در 2 فصل سنجش شد و در نهایت همبستگی فاکتورهای بیومارکری و فیزیکوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در سنجش میکرونکلئای بر روی آبشش نمونه ها بیشترین میزان تخریب هسته و تشکیل ریز هسته به ترتیب ایستگاه های بوشهر، دیلم، دیر و نایبند با میانگین نخریب 26.80% ، 15.79% ، 15.50% و 14.20% در تابستان و 21.43%، 14.71%، 14.72%، 7.64% در زمستان مشاهده شد. همچنین در سنجش میکرونکلئای بر روی همولنف نمونه ها بیشترین تخریب هسته و تشکیل ریز هسته به ترتیب در ایستگاه های بوشهر، دیر، دیلم و نایبند با میانگین تخریب 22.91%، 14.52%، 12.12% و 10.90% در تابستان و 18.74%، 10.65%، 11.81% و 8.20% در زمستان مشاهده شد. بین ایستگاه بوشهر و نایبند اختلاف معناداری مشاهده شد (P<0/05). شدت آسیب های بافتی در بوشهر با نایبند اختلاف معناداری را نشان داد و بیشترین شدت آسیب بافتی در ایستگاه بوشهر و کمترین شدت آسیب بافتی در ایستگاه نایبند مشاهده شد. بیشترین غلظت فلز سنگین در ایستگاه بوشهر در Cu و پس از آن As با میزان غلظت 174.8 و 14.9 میکروگرم بر گرم در وزن خشک بافت مشاهده شد. پس از آن بیشترین غلظت در فلزات سنگین Cr و Cd با