29 آبان 1403
دانشگاه خلیج فارس
English
فاطمه نعمتی
مرتبه علمی:
دانشیار
نشانی:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات انگلیسی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / زبانشناسی همگانی
تلفن:
09128027039
دانشکده:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پست الکترونیکی:
nemati [at] pgu [dot] ac [dot] ir
صفحه نخست
تحصیلات
علایق پژوهشی
فعالیتهای پژوهشی
عناوین دروس
سوابق اجرایی
انجمنهای علمی
پیوندها
مشخصات پژوهش
عنوان
كاوشي در ابعاد شناختي، فرهنگي و بافتي ضرب المثل هاي نمادين گويش دلواري با استفاده از انگارة آميختگي مفهومي بسط يافتة آندرسون (2013)
نوع پژوهش
مقالات در نشریات
کلیدواژهها
نظریة آمیختگی مفهومی، انگارة شناختی ضرب المَثل آندرسون، ضرب المَثل ، گویش دلواری
مجله
پژوهش های زبان شناسی
شناسه DOI
10.22108/JRL.2021.127519.1558
پژوهشگران
پور ابراهیم شیرین (نفر اول)
،
فاطمه نعمتی (نفر دوم)
چکیده
آندرسون (2013) مدعی است که نظریة آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (1998, 2002) می تواند مبنایی برای تحلیل معنایی ضرب المَثل ها قرارگیرد و ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی معناسازی را در این عبارات زبانی تبیین کند. این مقاله با هدف بررسی کاربرد انگارة شناختی ضرب المَثل آندرسون (2013) در تفسیر ضرب المَثل های نمادین گویش دلواری تلاش می کند جوانب معنایی شش ضرب المَثل عامیانه را روشن سازد. این مَثل ها به طور هدفمند انتخاب و به منظور یکدست شدن داده ها، به مواردی محدود شده اند که مفهوم حیوان در فضاهای دروندادی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که در این ضرب المَثل ها، معنای حکیمانه و اخلاقی، حاصل آمیختگی مفهومی حوزة مفهومی حیوان با حوزة مفهومی امور انسانی است که به شکل های مختلف توسط فضای عام ساختاربندی و در فضای آمیخته بازتابانده می شوند و معنای پایه حاصل این امتزاج است. معنای پایه در دومین فرایند آمیختگی، با معنای ارجاعی تلفیق می شود و معنای موقعیتی را می سازد. کنش هایی مثل تحسین، پند، انتقاد و غیره حاصل این دو آمیختگی است. یافتة مهم این پژوهش آن است که ویژگی های بوم شناختی و فرهنگی که در عبارات ضرب المثل می آیند، در فضای دروندادی 1 در اولین فرایند آمیختگی قرار می گیرد و بدون آن شکل گیری معنای پایه و نیز معانی موقعیتی و کنشی ناممکن به نظر می رسد. استعارة انسان به مثابه حیوان رابط اصلی دو فضای دروندادی 1 و 2 در این فرایند است. این انگاره به روشنی قادر است نقش شناخت، فرهنگ و بافت را در معنای کامل ضرب المَثل نشان دهد و مؤید کاربردی بودن انگاره ای شناختی در حل پیچیدگی های معناشناسی زبان در کاربرد است.