14 آذر 1403
دانشگاه خلیج فارس
English
فریبا سهرابی
مرتبه علمی:
دانشیار
نشانی:
دانشکده مهندسی کشاورزی - گروه گیاه پزشکی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / گیاهپزشکی
تلفن:
09173708661
دانشکده:
دانشکده مهندسی کشاورزی
پست الکترونیکی:
f [dot] sohrabi1361 [at] gmail [dot] com
صفحه نخست
فعالیتهای پژوهشی
مشخصات پژوهش
عنوان
تأثير حشره كش هاي اسپيروتترامات و كلرپايرفوس بر واكنش تابعي زنبور پارازيتوئيد Aenasius bambawalei Hayat
نوع پژوهش
مقالات در نشریات
کلیدواژهها
شپشک آردآلود پنبه، نرخ جستجوگری، زمان دستیابی، Encyrtidae ،غلظت زیرکشنده
مجله
مهار زیستی در گیاه پزشکی
شناسه DOI
—
پژوهشگران
سعیده هادیان (نفر اول)
،
نوشین زندی سوهانی (نفر دوم)
،
فاطمه یاراحمدی (نفر سوم)
،
فریبا سهرابی (نفر چهارم)
چکیده
شپشک آردآلود پنبه Phenacoccus solenopsis Tinsley آفتی چندینخوار است که از دهه اول قرن بیستم به تهدیدی جدی برای کشاورزی در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری جهان تبدیل شده است. Aenasius bambawalei Hayat یک انگل واره داخلی است که پورههای سن سوم P. solenopsisرا انگلی میکند. در این پژوهش واکنش تابعی این پارازیتوئید تحت تأثیر دوز زیرکشنده سموم اسپیروتترامات و کلرپایرفوس روی پورههای سن سوم شپشک آردآلود پنبه در دمای 1 ± 27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره روشنایی به تاریکی 10 :14 ساعت بررسی شد. تراکمهای استفاده شده پورهای سن سوم شپشک آردآلود 2، 4، 8، 16، 32 و 64 عدد بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که واکنش تابعی در هرسه تیمار شاهد، اسپیروتترامات و کلرپایرفوس از نوع دوم بود. نرخ جستجوگری (a) زنبور در تیمارهای شاهد، اسپیروتترامات وکلرپایرفوس به ترتیب 2609/0، 1107/0 و 0556/0 بار در ساعت محاسبه شد، که این نرخ در تیمارهای اسپیروتترامات و کلرپایروفوس به ترتیب 57% و 78 %کمتر از شاهد بود. زمان دستیابی (Th) در تیمارهای شاهد، اسپیروتترامات و کلرپایرفوس به ترتیب 018/5، 335/6 و 390/9 ساعت محاسبه شد. در تیمارهای اسپیروتترامات و کلرپایروفوس زمان دستیابی به ترتیب حدود 26 % و 87 % بیشتر از تیمار شاهد بود. نرخ دستیابی نیز در تیمارهای شاهد، اسپیروتترامات و کلرپایرفوس به ترتیب 63/4، 28/3 و 55/2 پوره میزبان تعیین شد که در تیمارهای اسپیروتترامات و کلرپایرفوس 31 % و 45 % کمتر از شاهد بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حشره کشهای اسپیروتترامات و کلرپایرفوس حتی در دوزهای کم دارای تأثیر منفی روی رفتار واکنش تابعی زنبور بوده و می توانند باعث اختلال در کنترل بیولوژیک شوند.