22 آذر 1403
دانشگاه خلیج فارس
English
حسین سلیمی
مرتبه علمی:
استادیار
نشانی:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات فارسی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / زبان و ادبیات فارسی
تلفن:
-
دانشکده:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پست الکترونیکی:
radvi_13914 [at] yaho [dot] com
صفحه نخست
علایق پژوهشی
فعالیتهای پژوهشی
عناوین دروس
سوابق اجرایی
مشخصات پژوهش
عنوان
مؤلفه های ادبیات پایداری در اشعار فروغ فرخزاد
نوع پژوهش
پارسا
کلیدواژهها
ادبیات پایداری، ادبیات معاصر، فروغ فرخزاد
پژوهشگران
حسین نیک نژاد (دانشجو)
،
حسین سلیمی (استاد راهنما)
،
لیلا رضایی (استاد مشاور)
چکیده
فروغ فرخزاد بزرگ ترین و مهم ترین شاخصه شعرش ازنقطه نظر ادب پایداری مبارزه با سنت است. فروغ با درون مایه های مختلف اشعارش که در آن عصیان و پایداری در مقابل آنچه درونیاتش را مورد هجوم قرار داده بود، به تأثر از وضعیت و باورهای جامعه مردسالار و غیرتمند زمانش، در جرگه شاعران ادبیات پایداری قرار دارد؛ و در اشعارش با مضامین و مؤلفه های مختلفی از ادبیات پایداری مانند عصیان در مقابل هرچه که درونیاتش را مورد هجوم قرار داده، شکستن تابوها و گاه به سخره گرفتنشان، نقد و اعتراض و مقابله برابر سنت ها و گاه باورها و تاختن در مقابلشان، نقد مردسالاری به همراه آوردن واژگان زنانه و نیز جاری ساختن احساس زنانه، گاه در استعاره ها و گاه به شکل برهنه، می توان گفت در شعر فروغ فرخزاد بیش از پروین اعتصامی (که در اشعارش، با نوعی از شعر اعتراضی و پایداری آن هم از نوع مردانه اش روبرو هستیم.) مواجه می شویم؛ به طورکلی با بررسی شعر فروغ به عنوان یک شاعر پیشرو در رساندن صدای خاصِ زن نشان می دهیم که فروغ شاعر ادب پایداری می تواند لقب بگیرد. در اشعار فروغ، آمدن واژگان عامیانه و وارونه سازی کهن الگوها و همچنین سرودن ممنوعه ها و رد شدن از خط قرمزها، سنت شکنی، سنت گریزی، جسارت های لفظی، جسارت های معنوی، شکستن تابوها، شکستن افکار کهنه و خرافی، بیان آرمان شهر و ناجی و ترسیم چگونگی آن، شکستن یا برآمدن از افکار کهنه مذهبی و وارونه سازی پسندها، بیان تازه از اخلاق مطلق، بدی ها و خوبی ها، بیان دردهای انسان و دردهای انسانی، بیان مجموعه نا خوبی ها و سرچشمه های درد، آزادی و آزادگی و آرزوی رهایی از ناگواری های دنیا و دل مردگی های آن و برداشتن نقاب از چهره دنیا که همه این ها از ایدئولوژی و جهان بینی و فلسفه هستی گرایانه فروغ پس از گذار از پوچ گرایی رخ می دهد و تمام این موارد را گاه با زبان کودکانه گاه زنانه گاه زبان انسانی دردمند بیان می دارد و با درک منابع درد و خطراتی که حیات معنوی روح فروغ و جامعه را در خطر انداخته به مقابله با آن می پردازد و در این پژوهش با توجه به یافته ها و شواهد شعری از دفاتر مختلف فروغ با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد اثبات این ادعا برمی آییم.