01 دی 1403
محمدرضا قلي زاده

محمدرضا قلی زاده

مرتبه علمی: استادیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه تاریخ
تحصیلات: دکترای تخصصی / تاریخ
تلفن: 07132255027
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان
جایگاه عبدالرزّاق سمرقندی در تاریخ نویسی دورۀ تیموری
نوع پژوهش پارسا
کلیدواژه‌ها
تیموریان، تاریخ نگاری، عبدالرزاق سمرقندی، بینش و روش.
پژوهشگران نعیم ملازهی (دانشجو) ، علی رسولی (استاد راهنما) ، حمید اسدپور (استاد مشاور) ، محمدرضا قلی زاده (استاد مشاور)

چکیده

مورخان مهم ترین ویژگی تاریخ نگاری عصر تیموری را حکومت محوری بودن آن می دانند. بدین معنا که آن ها غالب منابع نگاشته شدۀ عصر تیموری را دستوری فرض کرده و هژمون غالب در سخن مورخان آن دوره را انگاره های امارت محورانه و مشروعیت بخش، از طریق برکشیدن مسئله تبار چنگیزی، برای شاهان این دودمان بیان کرده اند. به نظر می رسد داوری مورخان دربارۀ همۀ منابع تاریخ نگاری دورۀ تیموری، قضاوتی کلی و شتاب زده است. آن ها در این زمینه به رویکرد متفاوت عبدالرزاق سمرقندی در مطلع سعدین توجه چندانی نداشته اند. مهم ترین پرسش این پژوهش چنین طرح شده است که عبدالرزاق سمرقندی در تداوم و تحول تاریخ نگاری در دورة تیموری چه نقش و جایگاهی دارد؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیۀ پژوهش این گونه است که عبدالرزاق سمرقندی با تأکید هم زمان بر هوّیت ایرانی، پرداختن به مفهوم سلطنت، برجسته کردن نهاد وزارت، توجه به عرفان و تصوف، همراه با سبک ساده نویسی، نه تنها تداوم بخش انگاره های موج اول تاریخ نگاری دورۀ تیموری بود؛ بلکه با برکشیدن نهاد وزارت و گذر از امارت محوری آغاز گر تحول جدی در موج بعدی تاریخ نگاری دورۀ تیموری محسوب می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد، عبدالرزاق از یکسو با تأثیرپذیری از سنت تاریخ نگاری ایرانی – اسلامی، ویژگی های چون امارت محوری، مشیّت باوری، عبرت آموزی، وطن دوستی و اخلاق مداری را در تاریخ نگاری اش مورد استفاده قرار داده است؛ و از سوی دیگر سعی بر آن داشته از قالب تاریخ نگاری امارت محور و نخبه گرای زمانه اش گذرکند. او در این راستا، به نقش و اهمیت نهاد وزارت و برکشیدن آن توجه ویژه ای کرده و برای تبار چنگیزی شاهان این دودمان اهمیت چندانی قائل نبوده است. دیگر ویژگی های قابل توجه تاریخ نگاری عبدالرزاق، اتخاذ رویکرد علمی به تاریخ است. او تاریخ را در دسته بندی علوم گنجانده است. هرچند بنابر تاثیر بینش سنتی مشیت گرایانه، هدف تاریخ را عبرت آموزی می-داند. امّا در بحث روش تاریخی، پایبند به رویکردهای علی و انتقادی در گزارش رخدادها است. دیگر ویژگی مهم تاریخ نگارانۀ عبدالرزاق، اتخاذ رویکرد اجتماعی، توجه به حقوق رعایا و عامۀ مردم و ارائه داده های مفید اقتصادی و جغرافیای تاریخی است. هم چنین، شیوه و سبک نگارش وی، آمیزه ای از سفرنامه نویسی و شرح-حال نگاری است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایۀ تحلیل محتو