03 آذر 1403
دانشگاه خلیج فارس
English
پرویز حاجیانی
مرتبه علمی:
استادیار
نشانی:
دانشکده کسب و کار و اقتصاد - گروه علوم اقتصادی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / اقتصاد کشاورزی
تلفن:
09177743049
دانشکده:
دانشکده کسب و کار و اقتصاد
پست الکترونیکی:
hajiani [at] pgu [dot] ac [dot] ir
صفحه نخست
تحصیلات
علایق پژوهشی
فعالیتهای پژوهشی
عناوین دروس
سوابق اجرایی
پیوندها
گالری تصاویر
مشخصات پژوهش
عنوان
اندازه گیری اثرات مصرف کل انرژی و تولید برق بر انتشار کربن و نقش نوآوری در آزمون فرضیه زیست محیطی کوزنتس: مطالعه موردی کشور ایران
نوع پژوهش
پارسا
کلیدواژهها
فرضیه زیست محیطی کوزنتس، نوآوری، تولید برق، روش ARDL
پژوهشگران
زهرا خادمی (دانشجو)
،
حجت پارسا (استاد راهنما)
،
پرویز حاجیانی (استاد راهنما)
چکیده
زمینه: در این پژوهش قصد داریم به بررسی عواملی مانند مصرف کل انرژی،تولید برق کل، نوآوری، تولید برق از انرژی تجدید پذیر و تولید برق از انرژی تجدید ناپذیر که ممکن است بر روی انتشار دی اکسید کربن وتخریب محیط زیست اثر بگذارد بپردازیم.تحقیق حاضر به بررسی اثرات تولید برق و نوآوری و توسعه بر انتشار دی اکسیدکربن در چارچوب فرضیه زیست محیطی کوزنتس اختصاص دارد. هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر علاوه بر بررسی فرضیه زیست محیطی کوزنتس، بررسی تأثیر متغیرهای مصرف کل انرژی ، تولید کل برق، تولید برق از منابع تجدیدپذیر و تولید برق از منابع تجدیدناپذیر و نوآوری بر انتشار دی اکسیدکربن در ایران است طی دوره ی 1990تا2020 می باشد. روش تحقیق: در این پژوهش از روش ARDL برای بررسی تاثیر متغیرهای مصرف کل انرژی، تولید برق کل،نوآوری، تولید برق از منابع تجدید پذیر تولید برق از منابع تجدیدناپذیر بر انتشار دی اکسید کربن در قالب چهار مدل مجزا در چارچوب فرضیه کوزنتس استفاده می شود. یافته ها: نتایج این پژوهش فرضیه زیست محیطی کوزنتس در تمامی چهار مدل را برای کشور ایران تایید کرد و با توجه به نقاط آستانه ای ایران در حال نزدیک شدن به نقطه ی عطف یا تغییر شیب خود می باشد.همچین نتایج آزمون هم انباشتگی وجود یک رابطه ی بلند مدت در4 مدل را نشان می دهد. مطابق یافته های این پژوهش، متغیر نوآوری در مدل های،3،2و 4 تاثیرات مثبت و معنی داری در کوتاه مدت و بلند مدت بر انتشار دی اکسید کربن دارد. به این معنی که با افزایش یک درصد تغییر در متغیر نوآوری دی اکسید کربن به میزان 16/0، 15/0، 049/ 0 درصد به ترتیب در مدل های 2، 3، 4 افزایش می یابد. در مدل 1 متغیر نوآوری تاثیر مثبت و ناچیزی بر دی اکسید کربن دارد. یک درصد افزایش در مصرف انرژی دی اکسید کربن را به میزان 59/0 درصد در بلند مدت افزایش می دهد و 29/0 در کوتاه مدت کاهش می دهد. متغیر مصرف انرژی تجدیدناپذیربا افزایش یک درصدی می تواند دی اکسید کربن را در بلندمدت وکوتاه مدت به ترتیب به میزان 25/0و 18/0 درصد افزایش دهد. مصرف انرژی تجدید پذیر هم در کوتاه مدت و هم بلند مدت تاثیر کاهشی داشته و با افزایش یک درصدی میزان انتشار دی اکسید کربن را به ترتیب 017/و 15/0 درصد کاهش می دهد. تولید کل برق نیز می تواند با افزایش یک درصدی انتشار دی اکسید کربن را به میزان 49/0 درصد افزایش دهد و در کوتاه مدت