15 آذر 1404
دانشگاه خلیج فارس
English
مجاهد غلامی
مرتبه علمی:
دانشیار
نشانی:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات فارسی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / زبان و ادبیات فارسی
تلفن:
09000000000
دانشکده:
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پست الکترونیکی:
mojahed [dot] gholami [at] pgu [dot] ac [dot] ir
صفحه نخست
علایق پژوهشی
فعالیتهای پژوهشی
عناوین دروس
سوابق اجرایی
پیوندها
مشخصات پژوهش
عنوان
بلاغتِ «تعليق» در داستان رستم و سهراب
نوع پژوهش
مقالات در نشریات
کلیدواژهها
شاهنامه داستان رستم و سهراب عناصر داستان براعت استهلال تعلیق (هول و ولا)
مجله
فنون ادبی
شناسه DOI
10.22108/liar.2025.144937.2452
پژوهشگران
مجاهد غلامی (نفر اول)
چکیده
پژوهش های فنی و تخصصی اروپاییان در ادبیات داستانی، راه بردنشان به شگردهای گوناگون داستان نویسی و شناسایی عناصر داستان به شکلی اندام وار و استوار، هم فراهم آورندۀ زمینۀ واکاوی سنّت قصه گویی و قصه نویسی ایرانی برای یافتن ایده ها و آرا پیرامون این مسائل بوده است و هم فراهم آورندۀ زمینۀ ارزیابی متون منظوم و منثور داستانی مان از نگرگاه هنر داستان نویسی و شکل کارکرد عناصر داستان در آنها. در این راستا جستار پیشِ رو که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به سرانجام رسیده است، به قدر خود دریچه ای دیگر بر عنصر داستانی «تعلیق» (Suspense) و کارکرد آن در یکی از نام بُردارترین داستان های شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی (329-416ق) -به مثابۀ قدکشیده ترین کوهموج داستان پردازی منظوم رزمی در ادب پارسی- گشوده است. پس از شناساندن عنصر داستانی «تعلیق» (هول و ولا یا حالت انتظار)، توجه های نظری بدان در سنّت قصه گویی و قصه نویسی اسلامی-ایرانی ریشه یابی و بازخوانی شده است. سپس ازآنجاکه داستان «رستم و سهراب» از نگرگاهِ بهره گیری از توانش این عنصر داستانی بسیار قوی و غنی ظاهر شده و در اندازۀ خود، بخشی از ابعاد وسعت و عظمت هنر داستان پردازی فردوسی را آینگی نموده است، به گونه ای فنی چگونگی بازتاب تعلیق در این داستان واکاوی و نشان داده شده است که فردوسی چگونه در پی رنگی استوار با ایجاد زنجیره ای از تعلیق ها و هول و ولاها، خواننده را تا پایان داستان درگیر با «بعد چه می شود؟» و در بی قراری پی گرفتن رویدادها و گشوده شدن معمای کنش ها نگاه داشته است. در ابتدا و انتهای تنۀ اصلی جستار نیز، «براعت استهلال» داستان رستم و سهراب و نیز «معمای زندرزم»، هردو از نگرگاه تعلیق آفرینی شان در خوانندۀ داستان، بررسی شده است.