Title
|
توتياي دريايي: توكسينولوژي، تركيبات فعال زيستي و مديريت درمان آن
|
Type
|
Article
|
Keywords
|
Not Record
|
Abstract
|
زمينه: توتياهاي دريايي به دليل پوست خاردار خود در شاخه خارپوستان (Echinoderm) طبقه بندي مي گردند. ساپونين ها، عمده متابوليت هاي مسئول فعاليت هاي بيولوژيكي خارپوستان هستند. گفته مي شود حدود 80 گونه از توتياي دريايي براي انسان زهري مي باشند. خار، پديسلاريا و برخي از اندام هاي ديگر نظير غدد جنسي و مايع سلوميك اين جانوران، حاوي توكسين ها و تركيبات فعال مي باشند. در اين مطالعه مروري، توكسينولوژي، تركيبات فعال زيستي عصاره هاي آنها و مديريت درمان آسيب با اين جانوران زهرآگين، مورد ارزيابي
قرار گرفته اند.
يافته ها: كنتراكتين A، اكينوكروم A، اكينومترين، پروتئين عمده زرده (MYP)، سنتروسين هاي 1 و 2، كاتپسين X/B، استرونگيلوستاتين هاي 1 و 2، ويتلوجنين، توكسين UT841، اسپينوكروم ها و گروه پروستاتيك پديتوكسين به نام پدوكسين از مهم ترين تركيبات به دست آمده از اين جانوران مي باشند. بعضي افراد به دنبال خوردن غدد جنسي توتياي دريايي، به ويژه در طول فصل توليد مثل، علائم مسموميت را از خود نشان مي دهند. برخي از اين علائم شامل علائم آلرژي به عنوان اولين علامت، حالت تهوع، اسهال، استفراغ، ديسترس اپي گاستر، سردرد شديد، تورم لب، تورم دهان، ايجاد بزاق، درد شكمي و برخي علايم سيستميك نظير افت فشار خون، بي حسي و ضعف هستند. اكثر آسيب زايي با توتياهاي دريايي مي تواند از مواجهه با خارهاي آنها ايجاد گردد كه مي توانند توليد عوارض متعددي مانند گرانولوما، آرتريت سينويت، ادم، هيپركراتوز و حتي نورماي عصب نمايند. آسيب با پديسلارياها ممكن است ايجاد درد شديد، ادم موضعي، خونريزي، بي حالي، ضعف، مورمور شدن، درد مفاصل، آفوني، گيجي، سنكوپ، فلج عضلاني عمومي، ديسترس تنفسي، هيپوتانسيون و به ندرت مرگ كند. پس از آسيب با توتياي دريايي، حذف خارها و پديسلاريا جهت به حداقل رساندن تماس با منبع زهر و متعاقباً درمان زخم ها و علايم مسموميت با حداكثر سرعت ممكن بايستي انجام گردد.
نتيجه گيري: زهرهاي برخي از توتياي دريايي شامل توكسين ها و ملكول هاي فعال زيستي هستند كه با مكانيسم هاي متنوع، اثرات سميت خود را بر قربانيان خود اعمال مي نمايند. با وجود مطالعات مختلف در زمينه توكسينولوژي اين جانوران، مطالعات جامعي كه منجر به شناسايي توكسين خالص، از زهر خام آنها گرديده باشد، انگشت شمار و ناتمام بوده كه جاي انجام مطالعات بعدي در آينده را با
|
Researchers
|
Amir Vazirizadeh (Second researcher) ,
|