Title
|
مقايسۀ مضامين، واژگان و تركيب هاي سهراب و فروغ فرخزاد
|
Type
|
Presentation
|
Keywords
|
ادبيات معاصر، فروغ فرخزاد، سهراب سپهري
|
Abstract
|
شعر فروغ آيينه درون اوست؛ گويي او شاعري است كه براي بيان احساسات عميق، حزن انگيز و بعضاً سوگوارانه اش چندان نيازي به پشتوانه ادب پيش از خود ندارد و هر چه مي گويد حرفهاي قلبي زخم خورده است كه يك عمر مي توان شرح دردش را در دفاتر گنجاند . درسوي ديگر سهراب سپهري قرار دارد كه شعرش به طور كلّي آيينه عالم برون و تبلور احساسات ظريف شاعري طبيعت دوست، اميدوار و زيبابين است. اين دو شاعر توانسته اند بافت و زبان شعر خود را به گون ه اي شكل دهند كه نسبت به ادب پيشين بي سابقه باشد و در مجموعه هايشان سيري تكاملي ديده مي شود؛ فروغ درمجموعه هاي «تولدي ديگر» و «ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» و سپهري در مجموعه هاي «صداي پاي آب»، «مسافر»، «حجم سبز» و «ما هيچ ما نگاه» اين زبان متفاوت و به كمال رسيده را به نمايش گذاشته اند . تكاملي كه با انتخاب واژگان و تشخّص سبكي ارتباطينزديك دارد. محققان سهراب را متأثر از فروغ دانسته اند و اين صحيح است . دقت در شعر «در غروب ابدي» فروغ، نشان مي دهد كه سهراب از لحاظ فضاي كلّي شعري از فروغ تأثير پذيرفته است.
|
Researchers
|
Naser Jaberi (First researcher)
|