Title خاطره، دياسپورا و پيوند خوردگي فرهنگي در عطر سنبل، عطر كاج و خنديدن بدون لهجه اثر فيروزه جزايري دوما Type Thesis Keywords Diaspora, Humor, Hybridity, Identity, Memory Studies Abstract ه: به عنوان نويسنده مهاجر نسل دوم، عطر سنبل، عطر ياس و خنديدن بدون لهجه اثر فيروزه دوماس به عنوان زندگي نامه اتوبيوگرافيكال، فرصتي نادر براي درك روند به وجود آمدن روان درهمآميخته است. خاطرات دوماس به ويژه به دليل تمركز بر مسئله دياسپورا و هويت براي اين پژوهش انتخاب شده است. بنابراين، تمركز اين رساله تجزيه و تحليل نقاط اصلي تفاوت بين هويت و روان مهاجران نسل اول و نسل دوم و درك چگونگي تأثير موانع مختلف زبان و فرهنگ بر هر يك از اين گروهها بوده است. از آنجايي كه كتابهاي دوماس زندگي نامهاي هستند و از طنز به عنوان ابزار اصلي ادبي خود استفاده ميكنند، تجزيه و تحليل بيشتر تأثير طنز در مطالعات حافظه ضروري مينمايد. همچنين، براي درك بهتر اين تفاوت بين دو نسل و فرآيندي به خاطر آن اين اختالف رخ ميدهد، از طريق خواندن دقيق عناصر متني كه شاهدي بر درهمآميختگي روان در مهاجران نسل دوم بودند، شناسايي شده و مقايسهاي بين رويكردهاي مختلف اين دو نسل نسبت به تغيير در زمينههاي فرهنگي خود صورت مي گيرد. به عنوان تالشي براي درك پيامدهاي دياسپورا براي هويت، خوانشي پسااستعمارگرايانه از اين زندگينامه با تمركز بر مفاهيمي مانند "شرق شناسي" ، "فضاي سوم" و "درهمآميزي" آن طور كه توسط هومي بابا و ادوارد سعيد بيان شده است، صورت گرفته است. مشاهده شده است كه مهاجران نسل اول به عنوان بخشي از سازوكار مكانيزم دفاعي، تقليدي از فرهنگ و موقعيت اجتماعي كشور ميزبان را در خود نشان ميدهند كه از طريق آن مقاومت در برابر پذيرش كامل اين فرهنگ قابل مشاهده است، در حالي كه براي نسل دوم مسئله ديگر مقاومت نيست بلكه ادغام شدن است. اين ادغام به نوبه خود به منزله اثبات وجود يك درهمآميزي روانشناختي در نسل دوم است كه باعث بيگانگي آنها از هر دو حوزه فرهنگي كه به آن تعلق دارند ميشود و آنها را ميل به سوي "فضاي سوم" سوق ميدهد كه عناصر هر دو فرهنگ در آن وجود دارد Researchers Bahareh Rafati (Student) , Mahsa Hashemi (Advisor)