Title
|
بررسي ابعاد تعهد در روابط عاشقانه در جوانان مجرد
|
Type
|
Thesis
|
Keywords
|
تعهد، روابط عاشقانه، جوانان مجرد ، تحقيق كيفي، گرندد تئوري
|
Abstract
|
زمينه:در عصر مدرن با مشاهده افزايش روابط دوستي دختر و پسر و با توجه به روابط عاطفي كوتاه مدت جوانان اين مسئله مطرح شد كه آيا تعهد در اين روابط نقش دارد ، اين عوامل زمينه ساز موضوع پژوهش با عنوان بررسي ابعاد تعهد در جوانان مجرد شهر آبادان شد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي ابعاد تعهد در روابط عاشقانه جوانان مجرد شهر آبادان بود. روششناسي: روش پژوهش به صورت كيفي و تحليلي در جهت بررسي ابعاد تعهد در جوانان استفاده شد. در اين پژوهش 19 جوان با تجربه سابقه روابط عاطفي بر اساس نمونه گيري هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها مصاحبه عميق نيمه ساختاريافته بود و تحليل داده ها با رويكرد گرندد تئوري ( زمينه اي)،انجام شد. در ابتدا مصاحبه ها وارد نرم افزار مكس كيو دي اي شد و سپس كدگذاري ها انجام يافت. يافتهها: يافته هاي حاصل از پژوهش بر پايه كد انتخابي ابعاد تعهد مشتمل بر دو كد محوري كه شامل (تعهد شخصي، تعهد اخلاقي)كدگذاري شدند. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه تعهد شخصي داراي سه مولفه جذابيت پارتنر، جذابيت رابطه و هويت رابطه مي باشد و تعهد اخلاقي داراي دو مولفه ي وفاداري اخلاقي به رابطه و احساس دين به يك پارتنر مي باشد و تعهد ساختاري كه به معناي ماندن در رابطه به اجبار و فشار مي باشد در جوانان مجرد مطرح نبوده و مشاركت كنندگان سازش، تفاهم و اميد به زندگي مشترك را مطرح كردند. و همچنين با توجه به نتايج تحقيق و اظهارات مشاركت كنندگان نسبت تعهد شخصي در مقايسه با تعهد اخلاقي در جوانان پر رنگ تر بوده و اهميت بيشتري به اين بعد از تعهد مي دادند. همچنين بر اساس يافته هاي پژوهش و سوال اصلي تحقيق ( از ديدگاه جوانان تعهد در روابط چگونه تعريف مي شود) نتيجه حاصل بدين صورت تبيين مي گردد: ابعاد تعهد در جوانان با تجربه سابقه روابط عاطفي در مراحل مختلف از شروع رابطه وجود داشته است، در ابتدا مقوله تعهد شخصي شامل احساس راحتي، خصوصيات شخصيتي پارتنر و ميزان توجه و اهميت به مشكلات رابطه مطرح مي-باشد و در مرحله دوم نقش تعهد اخلاقي پر رنگ تر شده و مفاهميي همچون وفاداري، حمايت، پايبندي به رابطه و عدم مقايسه و ارزش قائل شدن به حريم رابطه مطرح مي شود. اما جوانان ماندن در رابطه به اجبار و تعهد ساختاري را قبول نداشته و مفاهيم رضايت،تفاهم و سازش را مطرح كردند.
نتيجهگيري: نتيجه اين پژوهش، ادبيات پژوهشي گذشته را د
|
Researchers
|
forogh zobeydi (Student) , Mahnaz Joukar (Primary advisor) , Mostafa Dehghani (Advisor)
|