Title
|
مقايسه تطبيقي الگوي مديريت شهري در كشورهاي ايران، تركيه و مالزي و كره جنوبي با تأكيد بر چالش هاي مديريت شهري در ايران
|
Type
|
Article
|
Keywords
|
مديريت شهري، بررسي تطبيقي، قدرت، مشاركت
|
Abstract
|
تجربيات مديريت شهري در ايران حاكي از آن است كه فرايند مديريت از بالا به پايين و غالبا بر مبناي الگوهاي مديريتي برون زا پيش رفته است. به طور كلي الگوي مديريت شهري، نظام سياسي كلان يك كشور و قوانين آن مي تواند اثر قابل توجهي در نوع حكومت هاي محلي و قدرت نهادهاي مديريت شهري داشته باشد. هدف از اين پژوهش بررسي تطبيقي تجارب مديريت شهري در كشورهايي با الگوي مشابه فرهنگي، سياسي و اقتصادي است. بر همين اساس دو كشور تركيه و مالزي به لحاظ قرابت فرهنگي و سياسي و كشور كره جنوبي به دليل تقارن آغاز توسعه اقتصادي با ايران، انتخاب شده اند. روش اين پژوهش تحليل محتواي كيفي و بر مبناي رويكرد قياسي انتخاب شده است. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد به طور كلي هدف كلان مديريت شهري در سه كشور مالزي، تركيه و كره جنوبي، پيشبرد امورات شهري با دموكراسي حداكثري از طريق مشاركت شهروندان چه در بُعد انتخاب و چه در بُعد نظارتي است. بنابراين مي توان گفت ساختار قدرت در اين كشورها به صورت دوسويه اعمال مي گردد؛ به طوريكه نظام قدرت در عرصه مديريت شهري نه تنها داراي توانائي كنش و عمل گري، بلكه داراي حق واكنش و مطالبه-گري نيز هست. چنين توانائي متكي به رضايت كساني است كه قدرت بر آنها اعمال مي شود و به رابطه دوطرفه مردم و حاكمان قدرت وابسته است. اين در حالي است كه مديريت شهري در ايران همواره امري يك سويه تعريف شده و علي رغم تلاش هاي صورت گرفته به منظور افزايش مشاركت شهروندان و ورود نهادهاي انتخابي و نظارتي مانند شوراي شهر، كماكان نگاه سلسله-مراتبي به قدرت در عرصه مديريت شهري به چشم مي خورد. به نظر مي رسد تغيير رويكرد يك سويه و بالا به پايين به الگوي تعامل دوسويه و شبكه اي ميان شهروندان و نهادهاي حكومتي و مديريتي در ايران، نيازمند تثبيت انديشه برنامه ريزي همكارانه و مشاركتي ميان شهروندان و نهادهاي قدرت است.
|
Researchers
|
Ehsan Heidarzadeh (First researcher) , mojtaba arasteh (Second researcher) , javad Rahmani (Third researcher)
|