|
Title
|
تحليل انتقادي چالش هاي زباني خليج فارس: كدام دستاورد؟
|
|
Type
|
Presentation
|
|
Keywords
|
خليج فارس، تحليل گفتمان انتقادي، چالش زباني، ايران
|
|
Abstract
|
تحليل انتقادي گفتمان به اين مهم مي پردازد كه چگونه ساختارهاي زباني در خدمت بازتوليد ويا به چالش كشيدن روابط قدرت به كار گرفته مي شوند. يكي از موضوعات چالش برانگيز زباني كه در چند دهه اخير موجب واكنش هاي مختلفي در سطح جامعه ايران و افراد و نهادهايي در كشورهاي حوزه خليج فارس شده است، مبحث نام خليج فارس بوده است. مطالعه حاضر با بررسي چالش هاي زباني اين تقابل طي سال هاي اخير، به اين مهم مي پردازد كه كشمكش هاي زباني موجود با تحريك تقابل هاي مليتي، هدف هيچ كدام از گروه هاي درگير در اين جدال زباني/تاريخي را برآورده نساخته است. بدين منظور با استفاده از پژوهش كتابخانه اي، نويسنده به تحليل اسناد و متون موجود مي پردازد. بر پايه تحليل محتوايي متون ، نويسنده به اين مهم مي پردازد كه روابط پنهاني قدرت با منشا فرامنطقه اي همواره از كشمكش زباني پيش رو بهره برده است. في الواقع ماهيت اين چالش زباني كه در بستر پيچيده و حساس مباحث تاريخي/ مليتي قرار دارد، هيچگاه تازگي اين كشمكش را كمرنگ نخواهد كرد. به باور نويسنده، ايرانيان بعنوان صاحبان تاريخي اين دريا با ورود به اين چالش بي پايان تنها نقش قدرتمند تاريخي خود در همزيستي و اتحاد منطقه اي با كشورهاي حوزه خليج فارس را كمرنگ مي كنند. غافل از اين مهم كه ابزار زبان انعكاس منافع كانون هاي متعدد قدرت است و استفاده از سرمايه هاي مادي و معنوي ملي در چنين كشمكش زباني، تنها موجبات انبساط داخلي را در محدودترين شكل قدرت فراهم خواهد كرد و ايران را از ديگر منابع قدرت دور خواهد كرد.
|
|
Researchers
|
Nasim Ghanbari (First researcher)
|