Research Info

Home \جذب فنول به وسیله کامپوزیت ...
Title جذب فنول به وسيله كامپوزيت جديد فريت سرب-كربن فعال با هدف عمل آوري آب توليدي همراه نفت
Type Thesis
Keywords جذب؛ فنول؛ كامپوزيت فريت سرب-كربن فعال؛ ستون بستر ثابت؛ مكانيك آماري
Abstract كامپوزيت كربن فعال مغناطيسي شده با فريت سرب (Pb@MAC) با استفاده از روش هم رسوبي شيميايي توسعه يافت. براي شناسايي جاذب از آناليزهاي دستگاهي مانند پراش اشعه ايكس (XRD)، ميكروسكوپ الكتروني روبشي (SEM)، طيف سنجي تبديل فوريه فروسرخ (FTIR) و آناليز بروناور-امت- تلر (BET) استفاده شد. جذب فنول از محلول هاي آبي به وسيله جاذب Pb@MAC با كربن فعال مقايسه شد. حداكثر ظرفيت جذب كامپوزيت كربن فعال مغناطيسي شده با فريت سرب (708/145 ميلي گرم/گرم) بيشتر از كربن فعال اوليه (606/116 ميلي گرم/گرم) است، زيرا هيدروكسيدهاي فلزي موجود بر روي Pb@MAC ماندگاري فنول در نقاط فعال جاذب را بهبود مي بخشند و يك برهمكنش الكترواستاتيك اضافي با فنول ايجاد مي كنند. با توجه به مقدار زياد (R2) و مقادير كوچكتر ميانگين خطاي نسبي (ARE) و حداقل مربعات خطا (MSE)، مي توان دريافت كه داده هاي هم دما براي جاذب Pb@MAC با مدل هاي هم دما ردليچ-پترسون و لانگموير مطابقت دارند. از ديدگاه سينتيك، مدل سينتيكي درجه دو با داده هاي جذب فنول بر روي هر دو جاذب مطابقت دارد. آزمايش هاي قابليت استفاده مجددِ كامپوزيت Pb@MAC نشان داد كه پس از شش مرحله فرايند جذب/واجذبي، 85 درصد از ظرفيت جذب اوليه جاذب حفظ شد. بنابراين، جاذب Pb@MAC را مي توان با موفقيت براي حذف فنول از محلول هاي آبي استفاده نمود. در ادامه مطالعات، براي بررسي عملكرد كامپوزيت Pb@MAC در سيستم پيوسته، مطالعات جذب پيوسته فنول بر روي كامپوزيت Pb@MAC و كربن فعال در ستون با بستر ثابت انجام شد. در مطالعات ستون، تأثير غلظت اوليه فنول، ارتفاع بستر ستون و دبي جريان محلول در pH طبيعي مورد بررسي قرار گرفتند. جذب فنول بر روي كامپوزيت Pb@MAC و كربن فعال در قالب منحني هاي شكست مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. در شرايط بهينه، حداكثر ظرفيت جذب براي كامپوزيت Pb@MAC و كربن فعال به ترتيب 95/113 و 61/102 ميلي گرم بر گرم بود. نتايج نشان داد كه ظرفيت جذب كامپوزيت Pb@MAC براي تمام شرايط مورد بررسي بيشتر از كربن فعال بود زيرا كامپوزيت Pb@MAC حاوي هيدروكسيدهاي فلزي اضافي در مقايسه با كربن فعال است. مدل هاي يون و نلسون، توماس و تعادل محلي آني (ILE) براي تشريح داده هاي ستون در شرايط عملياتي مختلف استفاده شدند. در نهايت، مدل هاي يون-نلسون و توماس با داده هاي ستون مطابقت داشتند. بنابراين، مي توان دريا
Researchers esmaeil allahkarami (Student) , Abolfazl Dehghan Monfarad (Primary advisor) , Guilherme Luiz Dotto (Advisor) , Luis Felipe Oliveira Silva (Advisor)