Title
|
مدلي براي سنجش رضايت كاركنان اتاق عمل از زمانبندي عمل ها در بيمارستان
|
Type
|
Presentation
|
Keywords
|
زمانبندي اتاق عمل ، رضايت كاركنان ، روش كمينه مربعات جزئي ، مديريت بيمارستان
|
Abstract
|
يكي از وظايف چالش برانگيز در حوزه بهداشت و درمان و به ويژه در بيمارستان ها زمانبندي اتاق هاي عمل جراحي مي باشد كه پيامدهاي شگرفي بر بيماران و همچنين كاركنان اتاق عمل دارد. از آنجايي كه اتاقهاي عمل جراحي يكي از مراكزهسته اي در بيمارستانها بشمار ميآيند نميتوان عدم وجود زمانبندي و برنامهريزي بهينه و رضايت پرسنل را در آنها ناديده گرفت زيرا كه در صورت نبود هر كدام از اين دو مورد ياد شده بيمارستان در معرض بحران جدي قرار خواهد گرفت. به هميندليل است كه مديريت بيمارستان بايستي به ايجاد برنامه زمانبندي كه رضايت كاركنان اتاق عمل را نيز در بر داشته باشدتوجه فراوان نمايد. بررسي اينكه كدام تكنيك در انجام زمانبندي بيمارستان مناسب ترين روش مي باشد و يا اينكه چگونه بتوان بهينه ترين زمانبندي را در اتاق عمل داشت درو از بررسي و اهداف اين پژوهش قرار دارد. هدف از اين پژوهش بررسياندازهگيري مدلي براي سنجش رضايت كاركنان اتاق عمل از زمانبندي عمل ها در بيمارستان و اهميت زمانبندي و عوامل تاثير گذار بر رضايتمندي كاركنان اتاق عمل از زمانبندي موجود مي باشد به ديگر سخن اين پژوهش در پي اين است كه نشان دهد آيا نبود رضايتمندي از زمانبندي موجود در ميان پرسنل اتاق عمل، منجر به ترك خدمت كاركنان اتاق عمل و بحران درمديريت بيمارستان مي گردد. عدالت توزيع باركاري، تعهد شغلي، ترك شغلي، ترجيحات كاركنان اتاق عمل از جمله عواملي است كه در بررسي رضايتمندي از زمانبندي بررسي شده است. پس از بررسي ادبيات نظري پژوهشهاي گذشته مدل مفهومي ارائه شده مناسب ترين مدل براي پياده سازي و اندازه گيري شاخصهاي اين پژوهش شناخته گرديده است. اين مدل بااستفاده از روش كمينه مربعات جزئي كه يكي از روشهاي آماري ميباشد مورد اندازه گيري قرار گرفته است و در يكي از بزرگترين بيمارستان هاي شهر شيراز به كار گرفته شده است. يافته هاي اين پژوهش بيانگر آن است كه نبود زمانبندي بهينه در اتاق عمل منجر به نارضايتي و طبعا ترك شغلي پرسنل ميگردد و حتي تعهد شغلي نميتواند اهميت زمانبندي در اتاق عمل را از بين ببرد و منجر به رضايت كاركنان از وضع موجود گردد.
|
Researchers
|
Khodakaram Salimifard (First researcher) , Hamid Shahbandarzadeh (Second researcher) , Sana Magatif (Third researcher)
|