Title
|
نوع ادبيِ نقيضۀ حماسي و نمودهاي آن در شعر فارسي
|
Type
|
Article
|
Keywords
|
نقيضۀ حماسي حماسۀ استهزايي نقيضه پارودي بِرلِسك
|
Abstract
|
عظمت و شهرت شاهنامه، نه تنها بر رونق حماسه سرايي در ايران تأثيري انكارناشدني داشته است، بلكه برخي شاعران را كه توان اندكي براي حماسه سرايي داشته و يا در حضور شاهنامه هر آنچه را به گونۀ حماسه سروده تواند شد بي قدر و قيمت مي ديده اند، بر آن داشته كه به آميختن حماسه با طنز و ساختن «نقيضۀ حماسي» رو بياورند. بر اين بنياد، نقيضۀ حماسي به مثابۀ عنوان پيشنهادي اي براي اين قبيل آثار، كه با «حماسۀ استهزايي»(mock epic و Burlesque) در ادبيات اروپايي نيز شباهت ها و تفاوت-هايي دارد، يك نوع ادبي تواند بود كه در آن، ساخت و سبك مطنطن و فاخر حماسه براي بيان موضوعات پيش پا افتاده، به گونه اي مطايبه آميز و تمسخرآلود تقليد شده-باشد. با توجّه به اهمّيّت شناخت اين آثار به مثابۀ مصاديق يك نوع ادبي، در جستار پيش رو كه به روش توصيفي- تحليلي فراهم آمده است، به مقايسۀ نقيضۀ حماسي با حماسۀ استهزايي يا برلسك در ادبيات اروپا و شناسايي مصاديق ايراني آن پرداخته شده است. از جمله نتايج بحث آن است كه اگرچه در قياس با حماسه هاي استهزايي اروپايي، تقليدهاي مطايبه آلود و هجوآميز در ادبيات فارسي ناتوان جلوه مي كند، امّا باز نمونه هايي از نقيضۀ حماسي را مي شود در آثار عبيد زاكاني، بسحاق اطعمه، نظام قاري، نازكي همداني، يغما جندقي و...، سراغ داد. نيز دور از انتظار نبود كه با رواج شعر نو، نقيضۀ حماسي در شكلي نوين، رها از تنگناهاي عروض و قافيۀ شعر سنّتي و رعايت تساوي طولي مصراع ها، احيا شود. بسته به فرم اين نقيضه ها، مي شود آن ها را از جمله «نقيضۀ حماسي نيمايي» ناميد.
|
Researchers
|
Mojahed Gholami (First researcher)
|