Title
|
نظريۀ ادبيِ عرفاني: گرانيگاهِ انديشه ها و ايده هاي ادبي عُرفا
|
Type
|
Article
|
Keywords
|
عرفان و تصوّف نقد ادبي نظريۀ ادبي نقد و نظريۀ ادبي موضوع مدار نظريۀ ادبي عرفاني
|
Abstract
|
با به وجود آمدن تلقّي علمي و نويني از نقد ادبي كه با نظريه پيوند تنگاتنگي دارد، واكاوي سنّت ادبي و ايده ها و آراي گذشتگان مان دربارۀ ادبيات و شعر با هدف تأليف الگوهاي بومي نقد و نظريۀ ادبي، امري ضروري مي نمايد. در جستار پيش رو كه به شيوۀ توصيفي- تحليلي و بر بنياد منابع كتابخانه اي فراهم آمده است، نخست دلايلي در اثبات فرضيۀ وجود نقد و نظريۀ ادبي در گذشتۀ ادبي ايران ارايه شده است. سپس با توجّه به مختصّات نقد نظريه مدار به مثابۀ دستاوردي مدرن، با شاخص قرار گرفته شدن الگوي ارتباط زباني ياكوبسن گونه هاي نظريۀ ادبي از يكديگر بازشناسانده شده و دربارۀ گونۀ «نظريۀ ادبي موضوع مدار» بحث شده است. اين مطالب كه مباني نظري جستار پيش رو را تشكيل داده است، از جمله به اين نتايج انجاميده كه مي توان در كنار نظريه هاي موضوع مدار وارداتي اي از قبيل ، ماترياليسم فرهنگي، تاريخ گرايي نوين، نظريه و نقد ماركسيستي، نقد فمينيستي، نقد پسااستعماري، بوم-نقد و...، از متن گفتمان تصوّف نظريۀ موضوع مدار بومي اي را با نام «نظريۀ ادبي عرفاني» تأليف كرد. در نظريۀ ادبي عرفاني بنا بر جهان نگري اي معنوي، آنچه اصالت دارد محتوا است و نه صورت و اين انديشۀ بنيادي با نمودهاي گوناگوني در آثار متصوّفه(در آراي انسان شناسي، سياسي، ادبي و ... آن ها) بازتاب يافته. نيز شاعران، نه بر مبناي «چگونه گفتن»، بلكه بر مبناي «چه گفتن» رتبه بندي مي گردند و بر همين نهج «شعر حكمت» بر «شعر هزل» برتري داده مي شود. اين قبيل نظرات در كاربست عملي شان براي نقد آثار ادبي و اشعار، بدنۀ «نقد ادبي عرفاني» را مي سازند.
|
Researchers
|
Mojahed Gholami (First researcher)
|