Research Info

Home \جایگاه عبدالرزّاق سمرقندی در ...
Title جايگاه عبدالرزّاق سمرقندي در تاريخ نويسي دورۀ تيموري
Type Thesis
Keywords تيموريان، تاريخ نگاري، عبدالرزاق سمرقندي، بينش و روش.
Abstract مورخان مهم ترين ويژگي تاريخ نگاري عصر تيموري را حكومت محوري بودن آن مي دانند. بدين معنا كه آن ها غالب منابع نگاشته شدۀ عصر تيموري را دستوري فرض كرده و هژمون غالب در سخن مورخان آن دوره را انگاره هاي امارت محورانه و مشروعيت بخش، از طريق بركشيدن مسئله تبار چنگيزي، براي شاهان اين دودمان بيان كرده اند. به نظر مي رسد داوري مورخان دربارۀ همۀ منابع تاريخ نگاري دورۀ تيموري، قضاوتي كلي و شتاب زده است. آن ها در اين زمينه به رويكرد متفاوت عبدالرزاق سمرقندي در مطلع سعدين توجه چنداني نداشته اند. مهم ترين پرسش اين پژوهش چنين طرح شده است كه عبدالرزاق سمرقندي در تداوم و تحول تاريخ نگاري در دورة تيموري چه نقش و جايگاهي دارد؟ در پاسخ به اين پرسش، فرضيۀ پژوهش اين گونه است كه عبدالرزاق سمرقندي با تأكيد هم زمان بر هوّيت ايراني، پرداختن به مفهوم سلطنت، برجسته كردن نهاد وزارت، توجه به عرفان و تصوف، همراه با سبك ساده نويسي، نه تنها تداوم بخش انگاره هاي موج اول تاريخ نگاري دورۀ تيموري بود؛ بلكه با بركشيدن نهاد وزارت و گذر از امارت محوري آغاز گر تحول جدي در موج بعدي تاريخ نگاري دورۀ تيموري محسوب مي شود. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد، عبدالرزاق از يكسو با تأثيرپذيري از سنت تاريخ نگاري ايراني – اسلامي، ويژگي هاي چون امارت محوري، مشيّت باوري، عبرت آموزي، وطن دوستي و اخلاق مداري را در تاريخ نگاري اش مورد استفاده قرار داده است؛ و از سوي ديگر سعي بر آن داشته از قالب تاريخ نگاري امارت محور و نخبه گراي زمانه اش گذركند. او در اين راستا، به نقش و اهميت نهاد وزارت و بركشيدن آن توجه ويژه اي كرده و براي تبار چنگيزي شاهان اين دودمان اهميت چنداني قائل نبوده است. ديگر ويژگي هاي قابل توجه تاريخ نگاري عبدالرزاق، اتخاذ رويكرد علمي به تاريخ است. او تاريخ را در دسته بندي علوم گنجانده است. هرچند بنابر تاثير بينش سنتي مشيت گرايانه، هدف تاريخ را عبرت آموزي مي-داند. امّا در بحث روش تاريخي، پايبند به رويكردهاي علي و انتقادي در گزارش رخدادها است. ديگر ويژگي مهم تاريخ نگارانۀ عبدالرزاق، اتخاذ رويكرد اجتماعي، توجه به حقوق رعايا و عامۀ مردم و ارائه داده هاي مفيد اقتصادي و جغرافياي تاريخي است. هم چنين، شيوه و سبك نگارش وي، آميزه اي از سفرنامه نويسي و شرح-حال نگاري است. اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي و بر پايۀ تحليل محتو
Researchers Naim Mollazehi (Student) , Ali Rasoli (Primary advisor) , Hamid Asadpour (Advisor) , Mohmmad Reza Gholizadeh (Advisor)