Title
|
نقد روانكاوي شخصيت اصلي رمان رقصة الجديلة والنهر با تكيه بر نظرية سطوح شخصيت فرويد
|
Type
|
Article
|
Keywords
|
Not Record
|
Abstract
|
نقد و بررسي ساختار شخصيت از نظريه هاي مدرن نقد ادبي و مبتني بر مباني روان شناسي است كه توسط فرويد بنيان گذاري شد. وي فرايندهاي ذهني هر فرد در مراحل رشد را به سه ساختار شخصيتي نهاد، خود و فراخود تقسيم نمود و آن را شرح و گسترش داد. در پي اين دريافت، ناقدان به آثار ادبي نگاه تازه اي افكندند و تحليل گران تلاش كردند به بررسي اين سطوح در شخصيتهاي آثار ادبي بپردازند. پژوهش حاضر به بررسي و بيان تعارضات و كشمكش هاي بين اين سه ساختار و نمود آن در وجود شخصيت اصلي رمان رقصة الجديلة والنهر مي پردازد. رمان رقصة الجديلة والنهر رماني رئاليسمي آميخته با خيال و از جمله رمان هاي وفاء عبدالرزاق شاعر و رمان نويس عراقي است كه پژوهشگران سعي دارند با استفاده از روش توصيفي-تحليلي به روانكاوي شخصيت اصلي آن براساس سطوح شخصيت فرويد بپردازند. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه "خود" در شخصيت اصلي داستان همواره به سبب تعارضات بين "نهاد" كه او را به لذتها دعوت ميكند و "فراخود" كه او را به جهاد در اره وطن و دفاع از ميهن در اضطراب بوده است و اين اضطراب را مي توان به وسيل? مونولوگ ها و ديالوگ هايي كه بين او و ديگران بيان شده است، درك نمود. چنين اضطراب ها و استرس هايي فرد را به بهره گيري از برخي مكانيزم هاي دفاعي وا ميدارد؛ همانگونه كه قهرمان داستان براي دور شدن از اين استرس به مكانيزم خيالبافي روي آورده است.
|
Researchers
|
Ali Khezri (Second researcher) , Khodadad Bahri (Third researcher)
|