Title
|
پيشينه تاريخي تعاملات كرانه هاي شمالي و جنوبي خليج فارس
|
Type
|
Presentation
|
Keywords
|
كرانه هاي خليج فارس، دوره هاي تاريخي، هويت ايراني، قدرت هاي فرامنطقه اي
|
Abstract
|
پيدايش خليج فارس به حدود 17000 سال پيش بر مي گردد كه نخستين شواهد دال بر استقرار انسان در حدود 8 هزار سال پيش مي باشد. نخستين مدارك نوشتاري نيز در حدود 4 هزار سال پيش كشف گرديده اند. مرور و بررسي زمينه هاي تاريخي و دوره هاي متعدد شكل گيري تدريجي تمدن در آبراه خليج فارس مويد اين است كه در ابتدا دريايي داخلي ايران بوده و سپس آبراهي بين المللي شده است. دوره هخامنشي شاهد حضور اقوامي از منطقه خليج فارس در سپاه خشايارشاه و داريوش اول مي باشد. آثاري نيز در تخت جمشيد مويد اين نظر است. از دوره اشكانيان آثاري هلني وجود دارد و مقامي رسمي بعنوان "بزرگ تازيان" به نمايندگي اعمال حكومت مي نموده است. اين شرايط در دوره ساسانيان نيز تداوم مي يابد و شاهد آثار مزدكي در حجاز و يمن هستيم. بندر سيراف در بوشهر نمايانگر اوج شكوفائي حاكميت و تسلط ايران بر آبراه خليج فارس بوده است. اين ارتباطات تا هند و افريقاي شرقي گسترش يافت. بدين لحاظ به استناد آثار برجامانده و اسناد، نقش محوري ايران در طول تاريخ منطقه، ابعاد فرهنگي و زباني نفوذ ايران و مديريت نظام تجاري حاكم در اين منطقه را علي رغم تغيير حكومت ها مي توان مشاهده نمود. هويت ايراني و اعمال قدرت مستقيم يا به نمايندگي و تجارت با مناطق فراسرزميني همه شاخص هائي براي نفوذ و تسلط حاكميت فارسي در منطقه خليج فارس بوده است. عوال اصلي وحدت بخش در آن برهه را مي توان فرهنگ دريائي مشترك، غلبه ارتباطات دروني، هويت جغرافيائي متمايز، تجارت كارواني و نظام به هم پيوسته دريايي-روستائي كشاورزي دانست. از سوي ديگر بردباري ديني، دوزبانگي، آميختگي و همزيستي و نهايتا فرهنگ مشترك غذائي و پوشش و معماري و زبان تاثيرات شگرفي در همزيستي مسالمت اين منطقه داشته است. به تدريج با نفوذ قدرت هاي فرامنطقه اي، هژموني ايران آسيب ديده و شكاف هاي هويتي در كرانه هاي خليج فارس برجسته شدند و بردباري و همزيستي به تعارض و رقابت تبديل شد. براي احياي نقش تمدني ايران لازم است كه عناصر وحدت بخش ديرينه كه سازنده تمدني ما در همسايگي خليج فارس بوده اند احيا و تقويت شوند و سازوكارهاي تعاملي نهادينه گردند.
|
Researchers
|
Ali Rasoli (First researcher)
|