Title
|
دريا و دريانوردي در اساطير ايراني
|
Type
|
Thesis
|
Keywords
|
جغرافياي اساطيري، درياهاي اساطيري، شاهنامه، سفرهاي دريايي گرشاسپ، دريانوردي، خليج فارس
|
Abstract
|
اسطوره ها بخش مهمي از فرهنگ ها را تشكيل مي دهند و بازگوكننده ي جنبه هايي از حيات مادّي و معنوي مردمان گوناگون هستند. فرهنگ مردمان باستاني هندوايراني اساساً در منطقه اي محاط در خشكي شكل گرفته است و انتظار وجود روايات يا مضامين مرتبط با درياها و دريانوردي در اساطير اين مردم وجود ندارد. با اين حال، با مطالعه ي متوني چون اوستا، متون پهلوي و بيش از آن در شاهنامه و ديگر متون پهلواني فارسي به نشانه هايي مرتبط با اين امر برمي خوريم كه براي درك اين جنبه از فرهنگ و تمدن ايراني اهميت دارد. در اين پژوهش سعي بر آن بوده است كه به اين پرسش عمده پاسخ بدهيم كه دريا و دريانوردي در اساطير ايراني تا چه اندازه بازتاب داشته است. بدين منظور، نقش اساطيري آب، ايزدان مرتبط با آب ها، درياهاي اساطيري و چگونگي آنها و تطبيقشان با جغرافياي واقعي، دريانوردي و كشتي راني در اساطير ايراني و متون حماسي و ديگر مسايل مرتبط مورد بررسي قرار گرفته است. اين پايان نامه به روش پژوهش تاريخي و از طريق فيش برداري از منابع دست اول و منابع پژوهشي و با تكنيك كتابخانه اي انجام شده است. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان مي دهد كه ايرانيان پس از جداشدن از اقوام ديگر هندواروپايي و وارد شدن به فلات ايران به ويژه از طريق خليج فارس با درياها و دريانوردي آشنا شدند و اين مسأله به شكل عناصري جديد به روايات و قصه-هايي در متون حماسي و پهلواني ايراني بازتاب پيدا كرده است. در ميان تمام اين متون، گرشاسپ نامه بيش از همه داراي چنين مضاميني است.
|
Researchers
|
ghazaleh fatemi (Student) , Hamidreza Peighambari (Primary advisor) , Shervin Farridnejad (Advisor)
|