Title
|
نقد فمينيستي دو رمان از احمد محمود (همسايه ها و داستان يك شهر)
|
Type
|
Thesis
|
Keywords
|
فمينيسم، احمد محمود، جوزفين دانون، رمان، نقد فمينيستي
|
Abstract
|
زنان و مسائل مربوط به آنان همواره در بسياري از شاخه هاي علوم انساني مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است. جنبش فمينيسم حركتي از سوي زنان در جهت دست يابي به حقوق برابر با مردان شمرده مي شود كه شروع آن در غرب از اروپا شكل گرفت. در ايران نيز نخستين گرايش هاي فمينيستي پس از انقلاب مشروطه به راه افتاد و به تدريج نويسندگان ايراني را نيز تحت تاثير خود قرار داد. احمد اعطا (احمد محمود) يكي از نويسندگان بزرگ ايراني است كه در اغلب رمان هاي خود به زنان و مسايل مربوط به آنها توجه نشان داده است. دو رمان «همسايه ها» و «داستان يك شهر» كه رويدادهاي آنها در امتداد هم قرار دارد و از زبان يك راوي واحد روايت مي شوند در شمار مهمترين آثار احمد محمود در زمينه انعكاس مسايل زنان ايراني در دهه هاي بيست و سي (در ميانه مبارزه براي ملي شدن صنعت نفت تا كودتاي 28 مرداد 1332) قرار دارند. به هدف بررسي رويكرد احمد محمود به مسايل زنان و چهره اي كه او از زنان در اين دو اثر ترسيم كرده است، پژوهش حاضر به روش توصيفي- تحليلي و با به كارگيري آراي جوزفين دانون، منتقد فمينيست معاصر، به نقد و بررسي فمينيستي دو رمان مذكور پرداخته است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد در هر دو داستان گفتمان مردسالار رايج در دهه هاي بيست و سي بر فضاي داستان غالب است. اغلب زنان در حصار سپهر خصوصي قرار دارند و حتي خروج ناگزير آنها از فضاهاي خصوصي و حضور در عرصه اجتماع، تاثيري در بهبود پايگاه اجتماعي يا اقتصادي آنان نداشته است. همچنين، چهره اي كه راوي اول شخص اين دو رمان از اغلب زنان تصوير كرده، نشان مي دهد زن در بستر گفتمان مرسالارانه اين دو اثر، بيگانه و «ديگري» شمرده شده است.
|
Researchers
|
maryam karami (Student) , Leila Rezaei (Primary advisor) , Naser Jaberi (Advisor)
|