|
Title
|
انتخاب استراتژيهاي موثر جهت شكلگيري اعتماد سريع در زنجيرهتامين بشردوستانه با
رويكرد تركيبي خانه گسترش كيفيت و برنامهريزي چندهدفه
|
|
Type
|
Thesis
|
|
Keywords
|
استراتژي موثر _ اعتماد _ زنجيره تامين بشردوستانه _ خانه گسترش كيفيت _ برنامهريزي
چند هدفه
|
|
Abstract
|
زمينه: اين پژوهش به دنبال اين استكه موانع و استراتژيهاي مربوط به اعتماد سريع در زنجيرهتامين بشردوستانه
شناسايي كند و اين كار را با رويكرد تركيبي خانه گسترش كيفيت و برنامهريزي چندهدفه انجام ميدهد.
هدف: هدف اصلي اين پژوهش شناسايي موانع شكلگيري اعتماد سريع در زنجيرهتأمين بشردوستانه، شناسايي
استراتژيهاي مؤثر بر شكلگيري اعتماد سريع در زنجيرهتأمين بشردوستانه، اولويتبندي استراتژيهاي مؤثر بر
شكلگيري اعتماد سريع در زنجيره تأمين بشردوستانه بر اساس رويكرد تركيبي خانه گسترش كيفيت و مدلسازي
چندهدفه است.
روششناسي: پژوهش حاضر از جمله پژوهشهاي كاربردي و از نظر شيوه گردآوري دادهها از نوع پيمايشي است
كه در يك دوره يكساله انجام شده و بدنبال ارائه استراتژيهاي مناسب جهت كمك به شكلگيري اعتماد سريع در
زنجيرهتأمينبشردوستانه با بكارگيري رويكرد QFDميباشد. جامعه آماري اين تحقيق كليه متخصصان و مديران
فعال در حوزه لجستيك امداد بشردوستانه و مديريت بحران ميباشد كه تعداد 15نفر انتخاب شدند. نمونه آماري در
اين تحقيق از روش نمونهگيري قضاوتي هدفمند استفاده ميشود. وزن موانع با استفاده از نقشه شناختي فازي ()FCM
به دست ميآيد. سپس وزن و اهميت استراتژيها با استفاده از خانه گسترش كيفيت محاسبه ميشود. و در نهايت
بهترين استراتژي با استفاده از برنامهريزي چندهدفه انتخاب ميشود.
يافتهها: سپس موانع شناسايي شده كه تعداد آنها 27تا بود كه اين موانع به چهاردسته: .1منابعانساني .2
ساختاري .3فرهنگي .4اجتماعي و سياسي تقسيم ميشوند. بعد منابع انساني شامل موانع عدم توانايي در جمعآوري
دادهها، تخصص ناكافي و عدم شايستگي افراد، حضور افراد غيرمتخصص در امدادرساني، ويژگي شخصيتي افراد و عدم
توانمندي مديران ارشد تصميمگيرنده و تصميم هراسي آنها است. بعد ساختاري شامل موانع ارتباطات نامناسب، عدم
وجود مديرحامي، فرآيندهاي ناكارآمد، مفروضات قطعي و عدمانعطافپذيري، بيثباتي و عدماطمينان شغلي امدادگران
سازمانهاي دولتي و فقدان حلقههاي مياني زنجيرهامداد است. بعد فرهنگي شامل موانع تفاوتهاي فرهنگي، باورهاي
ذهني متفاوت، نداشتن حسننيتب
و تضاد منافع بين بازيگران است . بعد اجتماعي و سياسي نيز شامل موانع عدم تبادل اطلاعات صحيح و فوري، عدم
شفافيت، عدم خوشنامي و اعتبار، منازعات و رقابتهاي جناحهاي سياسي، دخالت در كار ديگران، فشارهاي رواني
برروي بازيگران، عد
|
|
Researchers
|
Reza Jalali (First primary advisor) , Hamid Shahbandarzadeh (Advisor) , Gholamreza Jamali (Advisor)
|