Research Info

Home \بلاغتِ «تعلیق» در داستان رستم ...
Title بلاغتِ «تعليق» در داستان رستم و سهراب
Type Article
Keywords شاهنامه داستان رستم و سهراب عناصر داستان براعت استهلال تعليق (هول و ولا)
Abstract پژوهش هاي فني و تخصصي اروپاييان در ادبيات داستاني، راه بردنشان به شگردهاي گوناگون داستان نويسي و شناسايي عناصر داستان به شكلي اندام وار و استوار، هم فراهم آورندۀ زمينۀ واكاوي سنّت قصه گويي و قصه نويسي ايراني براي يافتن ايده ها و آرا پيرامون اين مسائل بوده است و هم فراهم آورندۀ زمينۀ ارزيابي متون منظوم و منثور داستاني مان از نگرگاه هنر داستان نويسي و شكل كاركرد عناصر داستان در آنها. در اين راستا جستار پيشِ رو كه به شيوۀ توصيفي-تحليلي و با تكيه بر منابع كتابخانه اي به سرانجام رسيده است، به قدر خود دريچه اي ديگر بر عنصر داستاني «تعليق» (Suspense) و كاركرد آن در يكي از نام بُردارترين داستان هاي شاهنامۀ حكيم ابوالقاسم فردوسي (329-416ق) -به مثابۀ قدكشيده ترين كوهموج داستان پردازي منظوم رزمي در ادب پارسي- گشوده است. پس از شناساندن عنصر داستاني «تعليق» (هول و ولا يا حالت انتظار)، توجه هاي نظري بدان در سنّت قصه گويي و قصه نويسي اسلامي-ايراني ريشه يابي و بازخواني شده است. سپس ازآنجاكه داستان «رستم و سهراب» از نگرگاهِ بهره گيري از توانش اين عنصر داستاني بسيار قوي و غني ظاهر شده و در اندازۀ خود، بخشي از ابعاد وسعت و عظمت هنر داستان پردازي فردوسي را آينگي نموده است، به گونه اي فني چگونگي بازتاب تعليق در اين داستان واكاوي و نشان داده شده است كه فردوسي چگونه در پي رنگي استوار با ايجاد زنجيره اي از تعليق ها و هول و ولاها، خواننده را تا پايان داستان درگير با «بعد چه مي شود؟» و در بي قراري پي گرفتن رويدادها و گشوده شدن معماي كنش ها نگاه داشته است. در ابتدا و انتهاي تنۀ اصلي جستار نيز، «براعت استهلال» داستان رستم و سهراب و نيز «معماي زندرزم»، هردو از نگرگاه تعليق آفريني شان در خوانندۀ داستان، بررسي شده است.
Researchers Mojahed Gholami (First researcher)