|
Abstract
|
تجارت و اقتصاد چه در سطح ملي, محلي و بين المللي دو قدرت و نيرو پيش برنده هستند.بنا بر اين بانفوذ روز افزون تجارت و اقتصاد, براي اينكه رها نشده و به سر در گمي دچار نشود لازم است كه مسير تجارت و كسب و كار را شناسايي كرده و در صورت نياز به هدايت آن ها اقدام شود.اينكه كسب و كار بايد مسير درست و هدايتي را بپيمايد, بيانگر بعد اخلاقي در آن را يادآور ميشود, اخلاق كسب و كار بر افزايش كارايي اقتصادي ,جلوگيري بر فساد اداري و رسوايي اقتصادي تمركز مي كند.حاكميت شركتي نشان دهنده مجموعه روابط بين سهامداران ,مديران و حسابرسان شركت است كه متضمن بر قراري نظام كنترلي به منظور رعايت حقوق سهامداران جزء و اجراي درست مصوبات مجمع و جلوگيري از سوء استفاده هاي احتمالي مي باشد. با توجه به اهميت اخلاق كسب و كار و حاكميت شركتي, هدف اين پژوهش بررسي تاثير اخلاق كسب و كار بر حاكميت شركتي مي باشد.روشي كه در اين تحقيق دنبال كرده ايم از نوع مروري, توصيفي است و بدين منظور تعداد زيادي از پژوهش هاي پيشين صورت گرفته در اين زمينه بررسي شده و تعاريف و ابعاد مهم شناسايي گرديده اند.
|