22 آذر 1403
دانشگاه خلیج فارس
English
عبدالعلی حسامی
مرتبه علمی:
استادیار
نشانی:
دانشکده مهندسی کشاورزی - گروه علوم و مهندسی باغبانی
تحصیلات:
دکترای تخصصی / کشاورزی
تلفن:
-
دانشکده:
دانشکده مهندسی کشاورزی
پست الکترونیکی:
alihesami4400 [at] yahoo [dot] com
صفحه نخست
فعالیتهای پژوهشی
صفحه شخصی قدیمی
مشخصات پژوهش
عنوان
بررسی تأثیر کودهای زیستی نیتروکسین، بیوسوپرفسفات، میکوریزای آربسکولار و بسترهای کشت مختلف در تهیه نشاء گوجه فرنگی
نوع پژوهش
مقالات در همایش ها
کلیدواژهها
substrate for the cultivation, Pseudomonas fluorescens, Biofertilizer, Seedling.
پژوهشگران
محبوبه صنوبری (نفر اول)
،
عبدالعلی حسامی (نفر دوم)
،
علی هاشمی (نفر سوم)
،
محمد هدایت (نفر چهارم)
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی نیتروکسین، بیوسوپرفسفات، میکوریزای آربسکولار و بسترهای کشت مختلف در تهیه نشاء گوجه فرنگی اجرا گردید. این تحقیق در سال 1395 در قالب فاکتوریل به صورت کاملاً تصادفی با سه تکرار و 25 تیمار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل 5 نوع بستر کشت شامل کوکوپیت، ضایعات درخت خرما، الیاف نخل) 1:1 (، کوکوپیت ) 1:1 (، الیاف نخل کوکوپیت ) 2:2 (، الیاف نخل کوکوپیت) 3:1 ،)کوکوپیت الیاف نخل) 1:3 ،) 5 سطح باکتری و قارچ میکوریزا گلوموس موسه و گلوموس اینترادیسز که شامل شاهدبدون تلقیح، محلول نیتروکسین )حاوی ازتوباکتر(، بیوسوپرفسفات )باکتریهای حلکننده فسفات از جنسهای مختلف سدوموناس( بودند . پس از رشد کامل بوته، برخی صفات از جمله ارتفاع نشاء، شاخص کلروفیل، قطر نشاء،تعداد برگ، تعداد گره، فاصله میانگره، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی، کلروفیل a ، b و کل،میزان عناصر N ، P ، K اندازهگیری شدند . نتایج بهدست آمده نشان داد که تیمار قارچهای میکوریزا، محلولهاینیتروکسین و بیوسوپرفسفات بر صفتهای ارتفاع، شاخص کلروفیل، قطر ساقه، تعداد برگ و گره، فاصله میانگره،وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه نشاءهای گوجهفرنگی اثر معنیداری در سطح احتمال یکدرصد داشت، و همچنین بسترهای کشت در اکثر صفات معنیدار شد. اثر متقابل بسترهای کشت، قارچهای میکوریزو محلولهای نیتروکسین و بیوسوپرفسفات نشان داد که صفتهای ارتفاع، قطر ساقه، تعداد برگ و گره، فاصلهمیانگره، وزن تر اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، کلروفیل a ، b و کل و میزان عناصر N ، P و K نشاء گوجه فرنگی در سطح احتمال یک و پنج درصد معنی دار شدند.