01 آذر 1403
مجاهد غلامي

مجاهد غلامی

مرتبه علمی: دانشیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات فارسی
تحصیلات: دکترای تخصصی / زبان و ادبیات فارسی
تلفن: 09000000000
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان دلايل شمس تبريزي ستيزيِ قونويان و درنگي بر فرجام كار وي
نوع پژوهش مقالات در نشریات
کلیدواژه‌ها
شمس تبریزی، علاءالدّین محمّد(پسر مولانا)، ولیّ مستور، دشمنی با شمس، سرنوشت شمس.
مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)
شناسه DOI 10.22108/JPLL.2021.127951.1598
پژوهشگران مجاهد غلامی (نفر اول)

چکیده

از نابختیاری، زندگانی شمس تبریزی(ﻓ.پس از 645ه.ق)، از جمله در ماه های اقامت در قونیه، با وجود رخدادهای شگرفی که در آن هست، نقاط ناشناخته کم ندارد. در جستار پیش رو که با هدف روشن ساختن زوایای تاریک-مانده ای از زندگی شمس تبریزی و نشان دادن درستی و نادرستی اطّلاعات و روایت های در پیوند با سرنوشت وی، به گونۀ توصیفی- تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، ابتدا سه دلیل برای دشمنی قونویان با شمس در ایّام کوتاه اقامتش در این شهر، ارائه و درباره شان توضیح داده شده است: 1. ناآشنایی با مقام عرفانی شمس به عنوان یک ولیّ مستور، 2. سلوک اجتماعی شمس، 3. تحریکات علاءالدّین محمّد، پسر کهتر مولانا. طبعاً دشمنی قونویان با شمس فرجام خوشی نمی توانست داشت و جز با نبود وی از میان نمی توانست رفت. غیبت ناگهانی شمس از قونیه در سال 645 ه.ق، بازار افسانه سازی و شایعه پردازی را دربارۀ سرنوشت وی گرم کرد. برخی برآنند که شمس در توطئه ای که علاءالدّین نیز در آن دخالت داشته، کشته شده است و برخی برآنند که وی به مهاجرتی خودخواسته از قونیه به تبریز ناگزیر گردیده است. از اینرو به باور برخی، گورگاه شمس در قونیه و به باور برخی دیگر، در خوی است. پذیرفتن هرکدام از این نظرات مستلزم آن خواهد بود که دلایل موجّهی برای رقم خوردن چنان سرنوشتی برای شمس، ارایه گردد. با وجود دشواری مسئله، خاصّه به جهت سکوت اسناد و آثار معتبر، تلاش شده است تا در یک بازخوانی، درستی یا نادرستی روایت های موجود در پیوند با این مسائل، ارزیابی و سنجیده ترین آن ها بیان داشته شود.