01 دی 1403

محمدجواد پورعابد

مرتبه علمی: دانشیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه زبان و ادبیات عرب
تحصیلات: دکترای تخصصی / زبان و ادبیات عربی
تلفن: 09155255007
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان تطبيق شخصيت اصلي دو داستان كوتاه «ويلان الدوله» جمال زاده و «شورتي» ميخائيل نعيمه بر اساس نظريه فردنگر آلفرد آدلر
نوع پژوهش مقالات در نشریات
کلیدواژه‌ها
ادبیات تطبیقی "؛ نقد روان شناختی ادبیات"؛ آلفرد آدلر"؛ محمدعلی جمال زاده"؛ "؛ میخائیل نعیمه"؛ ویلان الدوله"؛ "؛ شورتی"
مجله پژوهش ادبیات معاصر جهان
شناسه DOI
پژوهشگران سجاد عربی (نفر اول) ، علی اصغر قهرمانی مقبل (نفر دوم) ، ناصر زارع (نفر سوم) ، رسول بلاوی (نفر چهارم) ، محمدجواد پورعابد (نفر پنجم)

چکیده

از جمله نظریه های کاربردی در زمینه نقد روانکاوانه، نظریه «آلفرد آدلر» است که جنبه اجتماعی در آن غلبه دارد و چکیده نهایی آن عبارت است از اینکه شخصیت انسان درچارچوب جامعه شکل می گیرد. تشابهاتی میان شخصیت اصلی دو داستان «ویلان الدوله» محمدعلی جمال زاده و «شورتی» میخائیل نعیمه وجود دارد که زمینه تطبیق آنها براساس نظریه آدلر را فراهم می آورد؛ در این پژوهش با هدف شناخت هرچه بیشتر دو نویسنده و شخصیت پردازی داستان های آنها، تلاش می شود شخصیت آنها با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی و البته براساس نظریه آدلر بررسی تطبیقی شود. نتایج نشان داد که شخصیت هر دو داستان تحت تأثیر محیط اجتماعی شکل گرفته است. تحقیق همچنین عقده حقارت شدید ویلان الدوله و شورتی را نشان داد که در ویلان الدوله ناشی از نازپروردگی و غفلت و در شورتی، از مشکلات جسمی نشأت می گیرد. شخصیت دو داستان دو مسیر متفاوت را برای رسیدن به غایت نهایی دنبال می کند که در ویلان الدوله، این غایت، موفقیت و مصلحت شخصی و در شورتی، موفقیت جمعی و مصلحت اجتماعی است.