Title
|
بررسي آيروني در آثار اكبر صحرايي و داوود اميريان
|
Type
|
Thesis
|
Keywords
|
ماتلاSatire is one of the most important literary genres produced by different methods and irony is one of the most techniques in satire. In this study, irony has been investigated in postwar works. Akbar Sahraei and Davood Amirian are two prominent satirists in postwar literature which have appropriately used irony. This study is analytical-comparative and the data have been collected using library and the Internet. Articles and studies conducted in postwar literature are the tools used to take the notes of the sources and mentioned works. The aim of this study is to recognize and investigate the satire in some holy war stories, adjust irony criteria to studied works and determine the limits and dimension of these two writers’ success according to theoretical framework of irony. General forms, irony meanings and its different kinds are mentioned in the first chapter, classifying irony to verbal and rhetorical and their roles are written in the second chapter, and frequency of these tw
|
Abstract
|
طنز يكي از گونه هاي مهم ادبي است كه به روشهاي مختلفي ايجاد مي شود و آيروني از مهمترين تكنيك هاي طنز است. در اين تحقيق، آيروني در آثار پساجنگ بررسي شده است. اكبر صحرايي و داود اميريان دو تن از طنزپردازان شاخص در ادبيات پساجنگ هستند كه از تكنيك آيروني به خوبي بهره برده اند. اين پژوهش به روش تحليلي- مقايسه اي و روش گردآوري اطلاعات، كتابخانه اي - اسنادي و اينترنت است. ابزار گردآوري فيش برداري از آثار مذكور و نيز نت برداري از منابع، مقالات وكارهاي تحقيقاتي كه در زمينه ي ادبيات پسا جنگ صورت گرفته است. هدف اين پژوهش شناخت و بررسي طنز در برخي از آثار داستاني دفاع مقدس، تطبيق معيارها و موازين آيروني با آثار مورد مطالعه و همچنين تعيين حدود و ابعاد موفقيت دو نويسنده مورد مطالعه بر اساس مبناي نظري آيروني است. در ادامه اين پژوهش كليات، معاني آيروني و انواع آن در فصل نخست، تقسيم بندي آيروني به دو دسته كلامي و بلاغي و نقش هر دو در فصل دوم، ميزان استفاده از اين دو نوع آيروني در فصل نتيجه گيري اشاره شده است. در پايان اكبر صحرايي و داود اميريان به عنوان دو نويسنده طنزپرداز از مصاديق آيروني كلامي و بلاغي به شيوه هاي گوناگون استفاده كرده اند. با بررسي انجام گرفته مي توان نتايج را به دو تحليل كمي و كيفي تقسيم كرد. در تحليل كيفي آثار داود اميريان از زبان ساده تري نسبت به آثار اكبر صحرايي برخوردار است. در آيروني كلامي «جابه جايي و مقايسه بين دو امر» و « بلاهت و تحامق» بيشترين استفاده و در آيروني بلاغي «كنايه»، « تشبيه» و « تهكم و طعنه» بيشترين نقش را در آيروني بلاغي دارند. داود اميريان از كنايه هاي كوچه و بازار بيشترين استفاده را كرده است. داود اميريان در بكارگيري ابهام از اكبر صحرايي پيشي گرفته است و با بهره گيري از صحنه هاي مبهم طنزآميز خواننده را بيشتر با خود درگير كرده و به تفكر وا مي دارد. همچنين در استفاده از ساير آرايه هاي ادبي تفاوت چشمگيري وجود ندارد.
|
Researchers
|
Naser Jaberi (Primary advisor) , Manizheh Poornemat Roodsari (Advisor)
|