Research Info

Home \بررسی شگردهای روایی در رمان ...
Title بررسي شگردهاي روايي در رمان "سِرداب قارون" اثر احمد السعيد مراد بر اساس رويكرد ژرار ژنت
Type Thesis
Keywords روايت شناسي، رمان معاصر عربي، ژرار ژنت، احمد السعيد مراد، سرداب قارون.
Abstract روايت شناسي يكي از رويكردهاي نوين در حوزۀ مطالعات ادبي است كه با بررسي ساختار روايت ها مي كوشد به قوانين منسجم و نظام مند يك اثر ادبي دست يابد و آن را براي مخاطب فهم پذيرتر نمايد. با توجه به اينكه روايت ها به عنوان يكي از شكل هاي اساسي انتقال دانش در جوامع به شمار مي روند؛ بنابراين اين حوزۀ مطالعاتي، در ميان ساير دانش ها مطرح است و شامل نظريه هاي مختلفي است كه در بررسي روايت ها به كار برده مي شود. يكي از مهم ترين اين نظريه ها، نظريۀ روايت شناسي ژرار ژنت است كه به كشف مؤلفه هاي روايي در آثار ادبي از جمله داستان ها مي پردازد. هدف از اجراي اين پژوهش، ارائه فهرستي از قابليت هاي روايي است كه احمد السعيد مراد در رمان «سرداب قارون» از آن بهره برده است. در پژوهش حاضر با بهره گيري از روش توصيفي – تحليلي، ضمن برجسته سازي شگردهاي روايي و قواعد حاكم بر رمان، درك بهتري از فضاي روايي آن حاصل شده است؛ همچنين مهارت نويسنده را در به كارگيري مفاهيم مطرح شده در رمان با استخراج الگوهاي روايي نشان داده است؛ از اين رو، مؤلفه هاي روايي در رمان «سرداب قارون» بر اساس مفاهيم اصلي نظريۀ ژنت، يعني؛ زمان روايت، صداي روايت و كانوني سازي مورد ارزيابي قرار گرفته است. يافته هاي پژوهش حاكي از آن است كه شگردهاي گوناگون روايي در رمان «سرداب قارون» جلوه گر شده است. زمان يكي از اصلي ترين شگردهايي است كه نويسنده بر آن تمركز كرده است. تحليل عنصر زمان نشان مي دهد كه رمان به نظم گاه شمارانه پايبند نبوده و راوي با استفاده از گسست هاي زماني از شگرد روايي گذشته نگر و آينده نگر جهت روايت رويدادها بهره برده است. وجه غالب زمان پريشي ها از نوع گذشته نگر بوده كه از طريق تداعي خاطرات شخصيت ها بازنمايي شده است. در مولفۀ تداوم با شگرد هاي حذف و خلاصه، سرعت روايت افزايش يافته و گاهي با استفاده از شگرد وقفۀ توصيفي و صحنۀ نمايشي، با كاهش دادن سرعت روايت، به تفصيل، رويدادها را شرح داده است. صداي روايت در سطح مكاني، از نوع راوي برون‎رويداد است و در سطح زماني راوي از شيوۀ روايتگري پسارويداد، پيشارويداد و همزمان با رويداد، بنابر موقعيت داستان بهره برده است. كانون روايت از نوع صفر و از منظر راوي سوم شخص ارائه شده است. نتايج پژوهش نشان مي‎دهد كه احمد السعيد مراد با استفاده از انواع شگردهاي روايي به هماهنگي بين ساختار و محتوا د
Researchers hamideh alipour (Student) , naser zare (Primary advisor) , Hossein Mohtadi (Advisor)