02 آذر 1403
يوسف دهقاني

یوسف دهقانی

مرتبه علمی: دانشیار
نشانی: دانشکده ادبیات و علوم انسانی - گروه روان شناسی
تحصیلات: دکترای تخصصی / روانشناسی
تلفن: 07731222447
دانشکده: دانشکده ادبیات و علوم انسانی

مشخصات پژوهش

عنوان تبيين ادراك و نگرش نسبت به اهمال كاري و راهبردهاي مواجهه با آن در دانشجويان: يك پژوهش كيفي
نوع پژوهش مقالات در نشریات
کلیدواژه‌ها
اهمال کاری، ادراک و نگرش اهمال کارانه، راهبردهای مقابله ای، دانشجویان، تحقیق کیفی
مجله پژوهش های نوین روانشناختی
شناسه DOI 10.22034/jmpr.2024.61772.6222
پژوهشگران صادق حکمتیان فرد (نفر اول) ، سید موسی گلستانه (نفر دوم) ، مهناز جوکار (نفر سوم) ، یوسف دهقانی (نفر چهارم)

چکیده

اهمال کاری پدیده ­ای فراگیر و بیانگر تاخیر در فعالیت­ های تحصیلی است که با عوامل متعددی در ارتباط است و یکی از چالش ­هایی است که اکثر دانشجویان در طول تحصیل با آن روبرو هستند که می ­تواند بر جنبه­ های مختلف زندگی فردی و اجتماعی آنان تاثیرگذار باشد. هدف از مطالعه حاضر تبیین ادراک و نگرش نسبت به اهمال کاری و راهبردهای مواجهه با آن در دانشجویان می­ باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خلیج فارس مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود. ابتدا از جامعه دانشجویان در زمینه اهمال کاری شیوع شناسی شد و دانشجویانی که نمرات آنها بالاتر از 2 انحراف معیار از میانگین بود، به عنوان اهمال کار شناسایی شدند. ابزار جمع آوری داده­ ها، مصاحبه ­های نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از دانشجویان مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده­ ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. یافته ­ها در ادراک و نگرش اهمال کاری، دو مقوله اصلی (منفی و مثبت) و هفت مفهوم اولیه (تاخیر در انجام وظایف، ویژگی های شخصیتی، فرسودگی، عاطفه منفی، خودسرزنشی، نگرش مثبت موقتی، دارا بودن افکار مقابله ­ای) را نشان دادند. راهبردهای مواجهه از چهار مقوله اصلی (راهبرد اجتنابی، مقابله ای، تسلیم و هیجان­ مدار) و هشت مفهوم اولیه (اجتناب از وظایف، روی آوردن به فضای مجازی، گرایش به پیشگیری از اهمال کاری، برنامه ریزی، خودباوری پایین، جایگزین کردن خواب، هیجانات منفی و احساسات منفی) تشکیل شدند. الگوهای پایدار شخصیتی و انگیزشی طبقه مرکزی یافته­ های حاضر را شکل دادند. این یافته ­ها تلویحات کاربردی مهمی در فهم نیمرخ شخصیتی و انگیزشی افراد اهمال کار دارند.