چکیده
|
یک از اصول مطروحه در قرآن کریم، مسألة «نفی سلطه» است. البته «سلطه» در قرآن به دو صورت مطرح شده: یکی «سلطة رحمانی»، مانند سیطرة حق بر سراسر عالم هستی، تسلط انسان بر طبیعت، و پیروزی حق بر باطل؛ و دیگری «سلطة شیطانی»، مانند سلطة باطل بر انسان و سایر موجودات. آنچه از نظر قرآن کریم ستیز با آن لازم و نفی آن ضرورت دارد، سلطة شیطانی است که دارای ابعاد مختلف فرهنگی و سیاسی می باشد.
براین اساس، قرآن کریم آن ابعادی از سلطة سیاسی را که مورد توجه اش قرار گرفته، به صورت نفی سلطة مذهبی، نفی سلطة کافران و نفی سلطه گری در قالب هجرت و جهاد مطرح نموده؛ و در بعد فرهنگی نیز نفی سلطه را رمز صلح و وحدت بین ادیان الهی دانسته، توحید را با سلطه گری ناسازگار تلقی نموده و سلطه ستیزی را جوهرة بعثت انبیاء برشمرده است.
|