عنوان
|
تحلیل مقولۀ عشق و عشق ورزی در افسانه فلک نازنامه بر اساس دیدگاه استرنبرگ
|
نوع پژوهش
|
پایاننامه
|
کلیدواژهها
|
قصه های عامیانه، استرنبرگ ، فلک نازنامه ، عشق، عشق ورزی.
|
چکیده
|
جامعه ایرانی، همواره و در همه زمان ها با داستان عجین بوده است. داستان ها عموماً باعث افزایش تجربیات در انسان می شوند و بسیاری از مسائل دینی، اجتماعی، فرهنگی و ... را به ما می آموزند. یکی از داستان های مشهور ایرانی که می توان آن را داستانی قهرمانی دانست، فلک نازنامه است که در این پژوهش به آن پرداخته خواهد شد؛ قهرمان اصلی این داستان، فلک ناز فرزند پادشاه مصر است. هدف از انجام این پژوهش تحلیل مقولۀ عشق و عشق ورزی در افسانه فلک نازنامه است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی ـ کتابخانه ای می باشد. در این پژوهش به بررسی مقوله عشق و عشق ورزی در افسانه فلک نازنامه بر اساس دیدگاه استرنبرگ پرداخته می شود، بر اساس این نظریه عشق دارای سه مولفه صمیمیت، تعهد و شور و شهوت می باشد که از ترکیب این سه مولفه 8 نوع عشق شامل دوست داشتن، عشق احمقانه، عشق پوچ، عشق رمانتیک، عشق مشارکتی، شیفتگی، بدون عشق و عشق کامل می باشد. نتایج تحقیق بر روی اشعار داستان های فلک نازنامه و تحلیل روابط عاشقانه شخصیت های این کتاب بر اساس دیدگاه استرنبرگ نشان می دهد در این داستان 10 نوع عشق مطرح شده که با توجه به نظریه استرنبرگ در این داستان عشق کامل عشقی که در آن صمیمیت و اشتیاق و تعهد به طور کامل وجود دارد بین فلک ناز و سر و خورشید آفرین به گل شکل می گیرد و به سرانجام می رسد عشق رمانتیک بین فلک ناز و آفتاب خاوری و عشق ابلهانه بین اختشان به گل و مهران به سرو وهمچنین عشق بهرام به سرو و بهمن به گل نوع بی عشقی را در بر می گیرد و همچنین عشق ریحانه جادو به خورشیدآفرین نمونه شیفتگی است که یک عشق یک طرفه می باشد در نهایت با بررسی به عمل آمده مشخص گردید که عشق کامل در این داستان تقریباً از بسامد بالایی برخوردار بوده و در قسمت های مختلف داستان به آن پرداخته شده است.
|
پژوهشگران
|
سمیه باغ سیاووشان (دانشجو)، سیدناصر جابری (استاد راهنما)، مجاهد غلامی (استاد مشاور)
|