عنوان
|
فضاسازی ذهنی حواس در قرآن کریم با تکیه بر نظریه آمیختگی مفهومی
|
نوع پژوهش
|
مقالات در نشریات
|
کلیدواژهها
|
قرآن کریم، فضای ذهنی، آمیختگی مفهومی، حواس
|
چکیده
|
مفهوم فضاهای ذهنی به عنوان یکی از الگوهای مفهوم سازی، نخستین بار توسط ژیل فوکونیه مطرح و بعدها توسط او و مارک ترنر گسترش داده شد تا نظریه ای پدید آید با عنوان آمیزه مفهومی که به فضاهای ذهنی برآمده از کلام به منظور توصیف ساخت های زبانی خلاقانه توجه دارد. این پژوهش که بر روش توصیفی ـ تحلیلی استوار است بر آن است تا به واکاوی فرضیه امکان بررسی نظریه آمختگی مفهومی در ساختار آیات منتخب قرآنی مرتبط با حواس بپردازد. از آن جا که زبان قرآن زبانی مفهومی و چندلایه است؛ لذا استفاده از نظریه ای مفهومی بسان آمیختگی مفهومی که با الگویی منظم به ترسیم فضاهای ذهنی و مفهومی می پردازد، در ادراک معانی ارزشمند قرآن کریم مناسب است. با تطبیق این نظریه بر آیات منتخب مرتبط با حواس، شبکه های تصویری چندی از نوع دوساحتی و تک ساحتی و آینه ای به دست داده شد بسامد تکرار شبکه دوساحتی که پدیدآور ساخت های نوآورانه است و نیز شبکه تک ساحتی تقریباً مشابه است. روابط حیاتی بین اعضای متناظر فضاهای درون دادهای آن ها نیز از نوع شباهت و عدم شباهت و جزء به کل است. از میان عناصر فضاساز نیز بسامد تکرار عبارات فعلیـ فاعلی بسیار چشمگیر است؛ لذا با این نتایج، فرضیه کاربست این نظریه در آیات قرآنی مرتبط با حواس قابلیت بررسی می یابد.
|
پژوهشگران
|
قاسمی فرد هدیه (نفر اول)، ناصر زارع (نفر دوم)
|