چکیده
|
علی رغم توافق هسته ای برجام در سال 1394 و تعلیق تحریم های بین المللی و بخشی از تحریم های یکجانبه امریکا علیه ایران، با روی کار آمدن دونالد ترامپ سیاست خصمانه تیم وی علیه جمهوری اسلامی باعث خروج این کشور از برجام و اعمال مجدد و گسترده تر تحریم های اقتصادی شد. در بررسی کارائی تحریم در اعمال تغییرات مورد نظر وضع کنندگان آن تحلیل های مختلفی ارائه شده است. می توان آنها را به صورت طیفی از رویکرد مثبت و اثرگذار تا بدبینانه تقسیم بندی کرد و البته همه اینها در پی تجربیات اعمال تحریم حداقل از زمان استقرار جامعه ملل و متعاقب آن سازمان ملل بوده است. نکته مهم آن است که این تجربیات درس های ارزشمندی را به طرفداران اعمال تحریم داده است تا بتوانند رویکردهای مناسب را در جهت موفقیت تحریم های جدید به کار گیرند. اگرچه با یک ارزیابی کلی می توان ملاحظه کرد که عمده تحریم های تاکنون اعلام و اعمال شده بخصوص آنها که زیرنظر مجامع بین المللی نبوده اند ناموفق بوده اند. لذا در این مقاله با بررسی ادبیات تحریم در چارچوب نظریات لیبرالیسم اقتصادی که در تقابل با مرکانتیلیسم است به ارزیابی شانس موفقیت فشارهای اقتصادی امریکا علیه ایران عطف به ساختار بین الملل و اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود و گزینه های مختلف پیش رو تحلیل می گردند. پنج معیار اساسی در موفقیت تحریم حائز اهمیتند که در مورد انطباق اکثر آنها در مورد کشورمان تردید وجود دارد
|