عنوان
|
بایدها و نبایدهای سلوک در مقالات شمس در پیوند با نگاه هستی شناسی وی
|
نوع پژوهش
|
مقالات در نشریات
|
کلیدواژهها
|
شمس تبریزی , مقالات , خدا , سلوک , هستی شناسی
|
چکیده
|
زمینه و هدف: سلوک را میتوان مهمترین رکن تصوف و عرفان و وجه تمایز آن از دیگر نظامهای دینی و معرفتی دانست. وجود طرحهای متنوع و اختلاف در کیفیت سلوک در سنتهای گوناگون عرفانی، علاوه بر وجود نظامهای تربیتی، متأثر از نگاه هستی شناسی حاکم بر آن مشرب عرفانی است. ازاینرو جایگاه خدا و انسان و کیفیت رابطه این دو در هر نظام معرفتی و هستی شناسی، سلوک خاص خود را الزام و تبیین میکند. هدف این پژوهش عبارتست از تحلیل و بررسی مبانی سلوک در کتاب مقالات در پیوند با نگاه هستی شناسی شمس که در این پژوهش از این مبانی با عنوان «بایدها و نبایدها» تعبیر شده است.
روش مطالعه: این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. محدوده و جامعۀ مورد مطالعه، مقالات شمس تبریزی، به تصحیح محمد علی موحد است که توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است.
یافته ها: شمس تبریزی از صوفیان تأثیرگذار سده های میانه، بعنوان عارفی مبتکر و خلاق در باب موضوعات انسان شناسی، خداشناسی و هستی شناسی، در بسیاری از موارد و من جمله سیر و سلوک دارای اندیشه های نو و بدیعی است که با توجه به تأخر زمانی در شناخت وی و اندیشه هایش، ضرورت توجه بیشتری را میطلبد. بررسیها نشان داد از دیدگاه شمس، انسان از جایگاه حقیقیش، به عنوان خلیفه الله دور افتاده با انجام اعمال و پرهیز از مواردی در قالب سلوک میتواند این جایگاه را بازیابد.
نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش گویای این است که بایدها و نبایدهای سلوک در مقالات شمس، پیوندی آشکار با نگاه هستی شناسی وی دارد، و مجموعه آنها در قالب دو گزاره قابل تقسیم بندی هستند: 1- آنچه که بیرون و در زندگی مادی سالک باید بدان توجه کند (سلوک انسان در جامعه) 2- آنچه که در دل و اندیشه سالک باید اتفاق افتد (سلوک درونی). در مورد اول، آنچه بیشترین اهمیت را دارد، احساس نیاز درونی و رابطه مبتنی بر عشق و شناخت حجاب است و درمورد الزامات بیرونی که سالک باید بدان توجه کند، انتخاب پیر بیشترین اهمیت را دارد.
|
پژوهشگران
|
علی عزیزی (نفر اول)، داود اسپرهم (نفر دوم)
|