چکیده
|
اقتصاد زبانی یک فعالیت ذهنی- زبانی است که ذهن برای ارائه مفاهیم و معانی مورد نظر از کمترین سازه های زبانی با استفاده از الگوهای بیانی بهره می گیرد؛ به عبارتی دیگر، همان اصلی است که از آن با عنوان «اصل کم کوشی» یاد می شود. این اصل زبانی به اصولی مانند: اصل اشتقاق، همنشینی، جانشینی و ایجاز اشاره دارد که تمامی این موارد پیشینة کهن در زبان و ادبیات عرب دارند. اقتصاد زبانی در نهج البلاغه به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی متون دینی، به وفور دیده می شود. حضرت علی (ع) برای انجام مکاتبات سیاسی، دینی و همچنین برای بیان وصیت نامة خود از این اصل زبانی استفاده نموده که هدف ایشان عدم اطناب بی مورد و رساندن پیام بدون ایجاد دوگانگی در ذهن مخاطب می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اقتصاد زبانی نامه های نهج البلاغه بر اساس نظریة نقش گرایی هلیدی با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که ادبیات و بلاغت هدف اصلی حضرت علی (ع) در نامه هایشان نبوده بلکه ایشان جهت ماندگاری و حفظ سریع پیام در ذهن مخاطب و همچنین انتقال مفاهیم مهم حکومتی، وصایا و سفارش های خود از اصل کم کوشی بهره و آن را در تمامی سطوح و لایه های زبانی نامه ها به کاربرده اند تا برونده انرژی چه ذهنی و چه فیزیکی به حداقل رسیده و مخاطب اصل پیام را به درستی دریافت نماید.
|