عنوان
|
بن مایه های دینی در نقائض فرزدق با جریر
|
نوع پژوهش
|
پایاننامه
|
کلیدواژهها
|
Keywords: Quran – Tafsiral-Mizan – Allamehtabatabae - Irony.
|
چکیده
|
کنایه، نوعی فن بیان از شاخه های علوم بلاغت است، که گوینده به هدف های مختلف به صورت غیر مستقیم از کلام بهره می برد، که هم کلامش را به صورت تأثیر گزار القا می کند و هم کسی معترض آن نمی شود. در این شیوه ی بیان ذهن برای دریافت مفهوم نیازمند برقراری رابطه لازم و ملزوم است. از آنجا که بسیاری از مفاهیم بلند قرآن کریم به هدف های مختلف در قالب این شیوه ی بیانی ارائه شده است، و نیز علامه طباطبایی برای بیان فهم بسیاری از آیات از این اسلوب بهره برده است، لذا بررسی این موضوع به دلیل کاربرد شاخه ی علوم بلاغی و استفاده از امکانات آن در حوزه ادبیات در عصر حاضر حائز اهمیت می باشد، هدف ما در این پژوهش بیان رویکرد علامه نسبت به بحث کنایه در این تفسیر است. روش کار ما در روند این پژوهش به این شیوه بود که ابتدا منابع پیرامون کنایه را مورد مطالعه قرار داده ا یم و سپس کنایات قرآنی بکار رفته در تفسیر المیزان را استخراج و بررسی نموده.
تفسیر المیزان علامه ی طباطبایی،در بین تفاسیر بیشتر به تفسیری فلسفی شهرت پیدا کرده است و پژوهشگران بُعد بلاغی آن را صرفا بعنوان وسیله برای کمک به بیان بهتر معانی لحاظ کردند. نظر به اهمیت زیاد کنایه در تفسیر المیزان، شناخت اصول و قواعد آن براساس آنچه در کتابهای بلاغی آمده است و بیان کاربردی آن در تفسیر آیات، خود می تواند دلیلی بر رد این مدعا باشد. از رهگذر این جستار مشخص می گردد که علامه طباطبایی بین کنایه و تعریض فرق دانسته است، ایشان ساختار کنایی آیات را در دو نوع مفرد و مرکب مطرح کرده است. کنایه را نوعی مجاز دانسته، سیاق بعنوان نشانه های لفظی و معنوی در برداشت کنایی علامه ویژگی بارزی است که در تمامی آیات مورد بحث به چشم می خورد. آگاهی از زبان عربی وشناخت اصطلاحات رایج آن در برداشت کنایی علامه از آیات در المیزان بسیار موثر بوده است.
|
پژوهشگران
|
علی بخش دهدشتی اصل (دانشجو)، خداداد بحری (استاد راهنما)، سیدحیدر فرع شیرازی (استاد مشاور)
|