عنوان
|
تحلیل متن شناسی سه شعر م.سرشک
از دیدگاه مبانی زبان شناسی شناختی
|
نوع پژوهش
|
مقالات در نشریات
|
کلیدواژهها
|
زبان شناسی شناختی، شناختیان، طرح واره، استعاره، شفیعی کدکنی
|
چکیده
|
زبان شناسی شناختی که از مکاتب نوین زبان شناسی است، زبان را به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار و نظام شناختی ذهن انسان در نظر می گیرد. این رویکرد که در دهه اخیر موردتوجه بسیار قرارگرفته است، زبان را نمودی از نظام تصوری ذهن می داند این مقاله به بررسی مـؤلفه های نظریه زبان شناسان شناختی با رویکردی متفاوت در سه شعر شفیعی کدکنی می پردازد. بررسی شناخت این گزاره ها در چهارچوب نظریه جورج لیکاف و جانسون صورت می گیرد که در این چهارچوب در چند بحث طرح واره ها، استعاره شناختی، فردیت استعاره و موتیف های آن به تحلیل شناختی متن پرداخته می شود. با خوانش این اشعار ازلحاظ نگاشت نظام و جریان زبان شناسی شناختی به جهان فکری و ترسیم ساختار شعر شاعر می توان دست یافت. هدف این پژوهش این است که نشان داده شود، چگونه عناصر زبانی و برجستگی های زبان و طرح واره ها و استعاره های جهت گیرانه که مبانی شناختیان است، می توانند میان فرم و محتوا و باور نویسنده و زبان خودکار ارتباط قائل شوند. شواهد نشان دهنده آن است که علاوه بر حضور استعاره جهت گیرانه و طرح واره های مختلف در شعر شفیعی، اتفاق چند طرح واره بر یک متن مشابه نیز ایجادشده است و استعاره ها علاوه بر نوگرایی در جریان متن، تن به ایدئولوژی مشخص نداده اند. در این پژوهش به استخراج نمونه ها و شاهد مثال های مطابق با این مفهوم از اشعار شفیعی کدکنی مبادرت ورزیده می شود. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
|
پژوهشگران
|
احمد نور وحیدی (نفر اول)، حسین سلیمی (نفر دوم)، بشیر علوی (نفر سوم)
|