عنوان
|
واکاوی مرگ اندیشی مولانا و بازتاب آن در شعر معاصر عمان
|
نوع پژوهش
|
مقالات در همایش ها
|
کلیدواژهها
|
ادبیات تطبیقی، مرگ اندیشی، جلال الدین مولانا، ادبیات عمّان
|
چکیده
|
مسألۀ مرگ و پرداختن به آن بخش اعظم سروده های عرفانی را در بر می گیرد که اکثر توجّهات آنها نشأت گرفته از مسائل دین و اسطوره است. مرگ اندیشی، در داستان های مثنوی معنوی و حتّی در غزلیّات مولانا، جایگاه والایی دارد. مرگی که در ادبیات مدّ نظر است، بیشتر نکته هایی در جهت توضیح و تفسیر اعتقادات اخلاقی وعرفانی است که نمونه ای از ادبیّات تعلیمی عرفانی محسوب می شوند. شاعران عرب با استفاده از ترجمه هایی که از نوشته های مولانا در دسترس آنها قرار گرفت با این شخصیّت مهم جهان آشنا شدند، و چنان شیفتۀ آن شدند که ردّ پای اندیشه های وی در بسیاری از نوشته های نویسدگان متأخّر و متقدّم آنها یافت می شود. در این بین نویسندگان عمّانی که حضور دین و مذهب را اساس ادبیات خود می دانند، ارتباط عمیقی با اندیشه های مولانا دارند، و مرگ اندیشی حضرت مولانا تاثیر شگرفی بر این شاعران داشته است، چنانچه خواهیم دید روح مولانا در مرگ اندیشی این شاعران نمایان است، و از جمله شاعرانی که آشنایی ملموسی با حضرت مولانا داشته اند می توان به: یونس البوسعیدی، عائشة السیفی، عبدالرزّاق الربیعی، و سیف الرحبی؛ اشاره کرد. اندیشه هایی چون بیهودگی جهان، وحدت مرگ و حیات، رویارویی با مرگ و لازمۀ آن در سروده های این شاعران دیده می شود. این پژوهش براساس روش توصیفی-تحلیلی نشان خواهد داد که مرگ اندیشی مولانا در نوشته ها و سروده های این شاعران نمایان است، و تنها تفکّرات این اندیشمند بزرگ جهان را به گونه ای دیگر و با زبانی متفاوت منتقل نموده اند.
|
پژوهشگران
|
صادق البوغبیش (نفر اول)، رسول بلاوی (نفر دوم)
|