عنوان
|
جمهوری اسلامی ایران و نظم منطقه ای در خلیج فارس
|
نوع پژوهش
|
مقالات در همایش ها
|
کلیدواژهها
|
خلیج فارس، نظم منطقه ای، بری بوزان، مجموعه امنیتی، نظم آنارشیک، دیپلماسی
|
چکیده
|
خلیج فارس به عنوان یکی از دو زیرمجموعه منطقه ای اصلی خاورمیانه دارای همه عناصر یک نظام امنیت منطقه ای است که در چارچوب نظری بری بوزان می گنجد. در چنین مجموعه هایی روابط امنیتی و همزیستی همسایگان به نحو گسترده ای با یکدیگر گره خورده است. سوالی که وجود دارد این است که آیا تاکنون چیزی بعنوان نظم در منطقه خلیج فارس وجود داشته است؟ رویکرد دولت ایران به آن چه بوده است و خواهد بود؟
در یک رژیم امنیت منطقه ای تعیین الگوهای رفتاری واحدهای سیاسی طبق یک سلسله اصول، قوائد و هنجارها اتفاق می افتد که نتیجه حداقلی آن ثبات و اعتماد سازی و پیش بینی پذیری رفتارها و ایجاد سازوکارهائی برای مدیریت بحران هاست. تا زمان استقرار نیروهای بریتانیایی در سال 1971 منطقه این نظم آنارشیک بود. در دوره ای که امریکا جایگزین آن شد نظم دوستونی نیکسون مستقر گردید. اما از بعد از انقلاب اسلامی در ایران عملا منطقه خلیج فارس دوره بی نظمی را سپری کرده که با حمله امریکا به عراق در سال 1991 به سلطه یکجانبه امریکا بر منطقه انجامید. لذا در وضعیتی که نظم منطقه ای می تواند هژمونیک، موازنه ای، کنسرتی و یا دسته جمعی باشد در هر دوره نظام متفاوتی تحمیل گردیده است. جمهوری اسلامی ایران همواره مخالف حضور قدرت های خارجی و حامی نظمی فراگیر و همکاری جویانه و نه هژمونیک یا مبتنی بر موازنه قوا بوده است. درحالی که برای استقرار این نظم اقدام به ائتلاف و گروه سازی با هیچ قدرت منطقه ای یا فرامنطقه ای ننموده است. در این چارچوب مخالفت قدرت های فرامنطقه ای، شکنندگی ساختار قدرت، سرریز بحران های پیرامونی، حاکمیت گفتمان نظامی و عدم اعتماد کشورها منطقه موانع اصلی استقرار نظم مورد ایران بوده اند. راهکار این چالش فعال سازی دیپلماسی سیاسی، انعقاد موافقت نامه های دوجانبه با کشورهای منطقه و عدم تعرض، موافقت نامه امنیتی چند جانبه و یا سازمانی بدین منظور و فعال سازی کمیسیون های مشترک اقتصادی و فرهنگی و ... می باشد.
|
پژوهشگران
|
محمد منصوری مقدم (نفر اول)
|