چکیده
|
گفتگو یکی از مهمترین مشخصات تذکرة الاولیای عطار است. در آغاز هر ذکری، گفتگو و پرسش و پاسخ دیده می شود و و اغلب، اولین اتفاقی که موجب تغییری در اندیشه و زندگی فرد شده است، در قالب گفتگویی انتقادی یا مکالمه ای انذاری دیده می شود. با توجه به اهمیت مکالمه در این اثر، سؤالات این پژوهش چنین است. چه اشکال، گونه ها و موضوعاتی در گفتگوهای تذکرة الاولیا دیده می شود؛ طرفین گفتگوها چه کسانی هستند؛ در برابر مخالفان چه برخودری صورت گرفته است. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است؛ بدین معنا که اشکال و ساختارهای گفتگو و نیز محتوای مکالمات در یک صد شاهد مثال بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر نقد اولیا بر یکدیگر، میان اولیا و دگردینان، زنان، کودکان، اصحاب قدرت و افراد ناشناس، مکالماتی برقرار شده و خودانتقادی نیز یکی از اشکال گفتگو بوده است. این مکالمات را می توان از نوع مباحثه و گفتکو، مناظره و دیالکتیک دانست. نقد گزاره های مثبت نوعی ساختارشکنی ایجاد کرده است. ساختار شکنی و غیرمنتظرگی از مهمترین وجوه این مکالمات است که بر اساس قاعد? «تلقی سائل بغیر ما یطلب» و «اسلوب الحکیم» قابل بررسی است و اهداف تربیتی اثر با این شیوه های بلاغی سازگار بوده است. عرفا غالباً لایه های درونیِ اندیشه ها و رفتارها را در نظر داشته اند و همین نیز علت کوتاهی و بی نیازی گفتگوها از احتجاجات طولانی بوده است؛ عاملی که در گفتگو، برگ برنده را در اختیار کسی قرار داده که لایه درونی تر رفتار یا اندیشه را دیده است. دقت در طرفین گفتگوها نشان می دهد که اولیا در برابر کودکان، زنان و افراد ناشناس، غالباً در موضع نقد شده، در گفتگو با حکام در موضع ناقد و در گفتگو با دگردینان در موضع مدارا کننده بوده اند.
|