عنوان
|
منگر اندر نقش و اندر رنگ او « بررسی دیدگاه مولانا دربارة رنگ و نژاد
|
نوع پژوهش
|
مقالات در همایش ها
|
کلیدواژهها
|
Rumi, Masnavi, Ghazals of Shams, color, race
|
چکیده
|
مبارزه با تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، تبعیض زبانی و ... مقولههای نو و متعلق به انسان معاصر است. نگاهی به تاریخ و آثار گذشتگان نشان میدهد
که جنگهای مداوم در جوامع کهن و نگرشهای نژادی و قومیتی سبب میشد که قوم غالب، خود را برتر تصور کند و مغلوبان را به بردگی و تحقیر
بکشد و این به قدری رایج بوده است که گاهی شخصیتهای بزرگ نیز به دام بردگی میافتاده و در خندقِ قوم غالب به کار گل گماشته میشدهاند. اما
ظلمات این جوامع نژادپرست خالی از نگرشهای متفاوت نبوده و یکی از درخشانترینشان مولانا بوده است. بر این اساس در این مقاله فرض بر این است
که با وجود رواج نژادپرستی در عصر مولانا، او که همواره به معنا و باطن اهمیت میداده، در این باره نیز نگاه متفاوتی دارد. سؤال تحقیق این بوده است
که نگرش کلی مولانا به رنگ و نژاد چیست و کلیشههای نژادی در آثار او چگونه و به چه دلایلی روی نموده است. نتیجه این پژوهش این است که در
سطح کلان، نگرش مولانا مبتنی بر بیهودگی و بیارجی رنگ و نژاد است، اما برخی از کلیشههای نژادپرستی مانند ستایش رویِ رومیان و نکوهش زنگیان
در آثار او نیز دیده میشود و این موارد میتواند ریشه در زبان و حتی اساطیر داشته باشد. زیرا سیاهی و تیرگی در نگرش اساطیری رنگ جهان اهریمن
است و خیر و خوبی همواره در جهان روشنی است و این امر محقری نبوده است که مولانا به تنهایی توانسته باشد بر آن غلبه کند. بنابراین در آثار مولانا
با وجود بیارجی رنگ و پوست، کلیشههای نژادی نیز دیده میشود.
|
پژوهشگران
|
سیدناصر جابری (نفر اول)، آمنه دوستان (نفر دوم)
|